های گايز 😄💙
خوبین؟ خوشین؟پارت جدید بیشتر از 5500 کلمس
و تمام اجدادم اومدن جلوی چشمم تا بنویسمش
😑پس با شلنگ ميوفتم دنبالتون
اگه ووت و کامنتا کم باشن 😏برای پارت بعد
60 تا ووت
و 150 تا کامنت میخواموگرنه لویی رو ميدم سگ بخوره
هریم جرواجر میکنم 😈😈😈با انرژی وارد شوید 😄✋
___________________________
.
.
.
.
.
.
.
.
در آهنی انباری رو باز کرد
صبح با سر درد شدیدی از خواب بیدار شده بود
و حالا بعد از خوردن دو تا مسکن هنوزم سرش کاملا خوب نشده بود....
ولی ديگه طاقت نداشت بچه گربش رو تو انباری نگه دارهبه سمت جسم مچاله شده ی لویی رفت و کنارش روی زمین زانو زد...
لویی زانو هاش رو تو شکمش جمع کرده بود و دستای بسته شدش رو روی زانو هاش گذاشته بود و سرش رو بهشون تکیه داده بودهری دستش رو نوازش وار روی موهای بهم ریخته ی لویی کشید
هری: لویی؟
آروم صداش کرد و دستش رو روی بازوی پسر کوچکتر کشیدبا حس سرمایی که تو بدن لویی بود، چشماش گرد شد و بازو های لویی رو تو دستاش گرفت
به خودش و بی عقلی هاش لعنت فرستادآخه چه فکری کرده بود که اون پسر رو تو این هوای خنک، بدون لباس تو انباری ول کرده بود؟؟؟؟؟
هری: لویی.... لویی صدام رو میشنوی؟؟.... هی بیدار شو
همون طور که با استرس صداش ميزد بازو هاش رو تکون دادلویی خیلی آروم لای پلکای خستش رو باز کرد
تمام انرژیش تموم شده بود و ديگه توانی برای تکون خوردن نداشتچشم های زیباش، قرمز و پف کرده دیده ميشد و خستگی و ناتوانی از سر و روش میبارید
با دیدن هری بدنش لرزید و سعی کرد خودش رو عقب بکشه
ولی با دردی که تو بدنش پیچید ناله ای کرد و بیحال تر از قبل به دست های هری تکیه کردهری با قیچی که گوشه انباری افتاده بود، طناب دست های لویی رو پاره کرد و بدن بی جون و یخ زدش رو روی دست هاش بلند کرد و از انباری خارج شد
هری: چیزی نیست.... کاریت ندارم....
نترس....
قسم میخورم کاریت ندارم آروم باشبا صدای لرزونی گفت و لویی رو محکم تر به خودش فشرد
وارد خونه شد و مستقیم به سمت حموم اتاقش رفت
تو وان نشست و لویی رو هم روی پاش نشوند و به خودش تکیه داد

ESTÁS LEYENDO
My heart beats for you
Fanfiction_Complete_ هری: معذرت ميخوام فرشته کوچولوی من... لویی:برای چی؟ هری: همش تقصیر من بود... باید ازت محافظت میکردم لویی: تو تلاشتو کردی هری هری: پس باید بیشتر تلاش میکردم... منو ببخش عزیز دلم لبخند تلخی روی لب های لویی شکل گرفت لویی: تقصیر من و تو نیست...