21

5.9K 641 826
                                        

حال خرس تنبلای من چطوره؟ 😄

یعنی تا شرط نباشه کامنت نمیذاریدا 😂

آهنگ پیشنهادی
Billie Eilish_ ocean eyes

امیدوارم از پارت جدید لذت ببرید 😙💙💚

______________________________

.
.
.
.
.
.
.

لیام: زین لطفا.... تمومش کن ديگه!

زین دستش رو روی دهنش فشار داد تا بلکه صدای خندش به گوش بقیه نرسه

ماجرا اینجوری بود که وسط راهرو های تونل وحشت ی دلقک زشت با اره برقی دنبال قفس کرده بود و با صدای مسخرش قهقهه زده بود

و پسرا بعد از پیاده شدن از واگن مجبور شده بودن هری رو برسونن بیمارستان، از اون جایی که فشارش افتاده بود و تقریبا از حال رفته بود....

چون دلقک ها بزرگترین فوبيای پسر چشم سبز بودن!

و حالا برگشته بودن خونه و هری به کمک لیام روی تخت اتاقش دراز کشیده بود
لویی: لیام؟

لیام پتو رو روی بدن هری کشید و به سمت لویی و زین که کنار هم ایستاده بودن چرخید
لیام: بله؟

لویی: گلوم خیلی درد ميکنه.... به نظرت سرما خوردم؟

زین: اوممم.... منم همین حسو دارم

لیام آهی کشید و سرش رو به چپ و راست تکون داد
لیام: نه لویی.... بیشتر حدس میزنم بخاطر جيغ و هواری باشه که راه انداختین.... چیزی نیست خودش خوب ميشه....
زین بیا بریم تا برادرت استراحت کنه

زین: نچ.... من پیش داداشم میمونم.... تو و لویی برین بیرون

لیام: نه لاو.... تو با من ميای.... چون برادرت به استراحت نیاز داره.... بهتره مام ديگه بخوابيم

لویی: حق با لیامه... شرتو کم کن زین.... ميخوام بخوابم

لویی حق به جانب گفت و نگاه چشم های تخسش رو به زین دوخت

زین پوزخندی زد و دست لیام رو گرفت
زین: منتظر جبرانش باش لویی.... خیلی زود

با بسته شدن در لویی دهنش رو کج کرد و ادای زین رو درآورد
لویی: منتفر جبرانس باس.... لوسه مزخرف

چشم هاش رو چرخوند و به سمت تخت چرخید
هری به آرومی خوابیده بود و چشم های سبزش بسته بودن

My heart beats for you Tempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang