ووت ⭐فراموش نشه❄💙
خیره به عکسهای خودش در گوشه ی آینه لبخند به لب پرسید:
"تو امروز ضبط داشتی؟"
هیوک شیر آب را بست و کمر راست کرد:
"آره...صحنه ی بازداشتگاه با اون بچه دزد"دونگهه حوله را قبل از او از جایش درآورد و به سمتش دراز کرد. از دیدن چشم کبود و لب پاره اش شرمنده و پشیمان بود.
"که با این وضع نمیتونی بازی کنی"
هیوک حوله را گرفت و درحالیکه با احتیاط صورتش را خشک میکرد گفت:
"چرا نشه؟ میتونن با گریم مخفی کنن"
دونگهه بازویش را گرفت و مجبورش کرد رو به او بچرخد:
"شاید چشمت رو بشه ولی لبت..."
و با دلسوزی چانه اش را گرفت تا زخمش را دقیق تر نگاه کند. پارگی کوچکی بود ولی باز هم بچشم میزد.
"نمیشه"
هیوک دستهایش را دور کمر او انداخت و او را به سینه خود چسباند:
"چطوره ببوسیش تا خوب بشه؟"
ولی ذهن دونگهه درگیرتر از آن بود که توجهی به لوس بازی عاشقانه ی او بکند:
"بذار با کارگردان تماس تصویری بگیرم و شرایط رو توضیح بدم"
و قبل از آنکه هیوک بتواند ببوسدش از آغوشش خارج شد و گوشی را از جیبش بیرون کشید.
هیوک به چهره ی خود در آینه نگاه کرد و با کلافگی فوت کرد:"خیر سرم استعفا دادم"
دونگهه نگاه کجی به او انداخت:
"خب شاید بهتر باشه قبل هر چیزی تکلیف منو روشن کنی!"
هیوک از جدیت دونگهه نگران شد:
"در چه مورد؟"
دونگهه گوشی را پایین آورد:"چیزایی که به تهیه کننده گفتی..."
هیوک باقی سوالش را فهمید و جواب داد:"سر حرفم هستم"
دونگهه انگشت به سمت صورتش گرفت:
"ببین هیوک. اگر یه بار دیگه بزنی زیرش من نیستم!"
هیوک باز هم می خواست شوخی کند ولی از اخم دونگهه ترسید و سر تکان داد:
"تا آخرش هستم"
دونگهه به سمت در چرخید:"پس بیا بریم سر ست"
و در را باز کرد به راهرو رفت. هیوک شوکه دنبالش رفت:
"با این وضع کجا بیام؟"
دونگهه رو به او کرد:
"کی بود میگفت با گریم حل میشه؟"
هیوک با خستگی نالید:"مسئله فقط ظاهرم نیست..."
ESTÁS LEYENDO
Insanity Play<ᶠᵘˡˡ>
Fanficفیکشن: بازی جنون کاپل: ایونهه 🔥و.... ژانر: رومنس ، اسمات ، روانشناختی ☢در حال آپ (پنج شنبه ها و دوشنبه ها) نویسنده اصلی:amy western Editor: shimmer خلاصه فیک: خلاصـه: عاشقی را بلد نبودند. شاید هم میدانستند اما فقط این سبک آنها بود! لی اونهیوک با...