Chapter 81

178 60 12
                                    

پس از طی نمودن مسیر نسبتا زیاد و رسیدن به شهری دیگر، شب را به اصرار شانگ هوان درون مسافرخانه ای به صبح رسانیدند و سپس زمانی که پادشاه آسمان دیده گشود از مسافرخانه خارج شدند

Oups ! Cette image n'est pas conforme à nos directives de contenu. Afin de continuer la publication, veuillez la retirer ou mettre en ligne une autre image.

پس از طی نمودن مسیر نسبتا زیاد و رسیدن به شهری دیگر، شب را به اصرار شانگ هوان درون مسافرخانه ای به صبح رسانیدند و سپس زمانی که پادشاه آسمان دیده گشود از مسافرخانه خارج شدند.

امگای جوان احوال خوشی نداشت اما در تلاشی بسیار سعی می‌نمود ضعفی که در وجودش در حال ستیز با قوایش بود را مقابل آلفاهای همراه آشکار نسازد. به ناگه نگاهش به نقاش سرایی افتاده با چیزی که به ذهنش رسید سریعا هر سه نفر را متوقف کرده به همان سمت اشاره نمود.

_بریم اونجا! برای اینکه بشه راحت تر جانو پیدا کنیم باید یه طراحی ازش داشته باشیم!

شانگ هوان سر تکان داد و افراد جان نگاه کوتاهی به یکدیگر انداخته سپس به طرف نقاش سرای کوچکی که در آن شهر بود رفتند. ییبو و شانگ هوان داخل شدند و افراد جان بهتر دیدند که بیرون منتظر بمانند. 

امگای جوان بی‌صبرانه تمامی اطلاعات لازم را به نقاش داد و طراحی چهره آلفای راهزن پس از گذشت دقایقی به اتمام رسید. نقاش کاغذ را به سمت ییبو گرفت و درست همان لحظه بود که اشک در چشمان امگا با دیدن چهره آلفایش چون سیلابی عظیم حلقه بست.
دیداری مجدد اما از نوع خاموش…..

خوشحالی بود؟
هیجان بود؟
اضطراب بود؟
درد بود؟
غم بود؟
اندوهی طاقت فرسا بود؟
چه بود آن احساس که با دیدن چهره آلفای راهزن گریبان گیر امگای جوان شده بود؟؟
چقدر واضح طراحی شده بود…. انگار که به راستی آلفا داشت نگاهش می‌کرد…..

تصویر جان را با دستانی لرزان از نقاش گرفته آهسته انگشتش را بر روی لبهای آلفا و خال طراحی شده زیر لبش کشید

Oups ! Cette image n'est pas conforme à nos directives de contenu. Afin de continuer la publication, veuillez la retirer ou mettre en ligne une autre image.

تصویر جان را با دستانی لرزان از نقاش گرفته آهسته انگشتش را بر روی لبهای آلفا و خال طراحی شده زیر لبش کشید. لعنت بر آن بغض نفرین شده! به چه دلیل آنقدر سریع چون خنجری پینه بسته بود درون گلویش و نفسش را از غم می‌برید؟؟ 

𝙙𝙚𝙨𝙩𝙞𝙣𝙮 (Completed)Où les histoires vivent. Découvrez maintenant