[ جلّاد ]
پرده رو کمی به کنار هدایت کرد . نمایی که از این زاویه به چشمهاش میرسید تنها اسمانی با ابر های تاریک بود که به زودی خشمش رو بر محوطه ی عمارت خالی میکرد .
تک درخت بر افروخته ی انتهای باریکه ی مختومه به دروازه ی ورودی ، تنها تر از همیشه به نظر میرسید . حداقل وزیر ، این بار بیشتر از همیشه موفق به لمس احساسی میشد که درخت هر روز تجربه میکرد .دست سالم رو به جیب پیراهن برد و باریکه ی سیگاری که در جیبِ وزیر منزل کرده بود رو بیرون کشید .
سیگار رو به بینی نزدیک کرد . چشمها رو بست و دم عمیقی گرفت .
وقتی عطر به انتهای ریه رسید ، زخم تازه یِ پوستِ سینه سوخت .دردی که در درون قفسه حس میشد ، مصمم بود که از بریده ی ایجاد شده بر سینه به بیرون راه باز کنه . دردی که عطر تلخ و شیرینِ سیگارِ خبرنگار ، تنها درمانش بود .
با شنیدن ضربه ای که به در کوبیده میشد ، چشمها رو از هم باز کرد و یادگارِ خبرنگار رو به جیب برگشت داد .
- میتونید بیاید داخل .دکمه های پیراهن رو تا جایی که با زخم بخیه خورده برخورد نداشته باشند بست ، دست ها رو به جیب برد و انتظار کشید .
ثانیه ای بعد در از هم باز شد .بدون این که نگاهش رو از شیشه و محوطه جدا کنه پرسید :
- وقت نامناسبی رو برای ملاقات انتخاب نکردم درسته ؟
اگر این طور بوده باید عذر خواهی این وزیر نا به کار رو بپذیرید .
فکر میکنم همیشه اوایل باید سخت تر بگذره .
بگزارید به حساب شلوغی ساعت های کاریم که مجبور میشم وکیل از راه رسیده ام رو این وقت شب ملاقات کنم ..همانطور که به درخت خیره بود پاسخ مرد رو شنید .
- برای کسی که لا به لای حکم نامه های بزرگان بزرگ شده و عمرش رو صرف اثبات حقایق کرده .. روز و شب تفاوت چندانی نمیکنند جناب وزیر .
وزیر که هنوز هم به محوطه ی تاریک بیرون از ساختمان خیره بود بعد از کمی فکر کردن به چیزی که شنیده بود جواب داد :
- اما امروز .. تاریک بود .
پوزخند زد و ادامه داد :
- سعی میکردم دنبال واژه ی بهتری بگردم . واژه ای که عمق تاریکیِ امروز رو به تصویر بکشه نه سیاه بودنش رو . اما گمان میکنم در این کار ماهر نیستم ..
BẠN ĐANG ĐỌC
𝐕𝐚𝐬𝐢𝐥𝐢𝐬𝐚 ||kookmin
Fanfiction🪧 پایان یافته • fic : vasilisa •main couple : kookmin •side couple: vmin /taegi • angst / romance (smut)/ tragedy/ classic " افسر خطاب کردن یک نوع یاداوری به حساب میاد تا دست و پام رو گم نکنم و به نوازش لبهات با سر انگشتهام راضی باشم .. بهانه ی...