مهمونی ۱

756 97 113
                                    

*شب مهمونی در برج استارک،همه اومدن و یه گوشه ای مشغول معاشرت و نوشیدنی ها بودن*

تونی:کلینت بچه هاتو آوردی پارتی داداش؟!
کلینت:چاره ای نداشتم
*استیو دست میکشه سر بچه کلینت*
استیو: چه بزرگ شدی عمو
کوپر:میخواستی کوچیک شم؟!
استیو:کوپر جان کلاس چندمی عزیزم؟
کوپر:کلاس سوم
تونی:چه زود بزرگ شدی
کوپر:تا حالا دیدید کسی دیر بزرگ شه؟
تونی:آره،این عمو استیوت داره دیر پیر میشه
کلینت:نگفتی مناسبت مهمونی چیه
تونی:به همه گفتم برای دور هم جمع شدن دوبارمون ولی در اصل برای رفع رد دادگی اینا!ولش کن ببین یه مرد جذاب ندیدی اینورا؟
کلینت:چرا
تونی:کو؟
کلینت:خودم
تونی:چه فحشی بهت بدم که سزاوارت باشه؟

استیو:حالا چیزی نشده...در ضمن اون زیادم جذاب نیست
تونی:بابا جوردن بلفورت نیومده اون نیاد من همتونو بیرون میکنم
کلینت:خیلی ممنون

*همزمان در گوشه دیگه سالن،واندا و ویژن سمت بار مشغول حرف زدن بودن*
واندا:ویژن،تا حالا بهت گفته بودم چقد شبیه پل بتانی هستی؟!
ویژن:چون خودمم
واندا:ها؟حالت خوبه؟
ویژن:مگه نمیدونستی؟!تو خودتم الیزابت اولسنی،اونی که اونجا داره پر پر میزنه رابرت داونی جونیوره کناریشم کریس اونزه،اون دو تا سرخوشم مارک رافلو واسکارلت جوهنسنن

واندا:قاطی کردیا
ویژن:چرا باور نمیکنی؟!تازه اونی که داره سعی میکنه اون دخترا رو اغوا کنه هم کریس همسورثه

واندا:بسه دیگه اصلا بامزه نیست
ویژن:اونی هم که نیشش تا بناگوش بازه داره هر هر با اون گروه دختر پسرای پولدار میخنده تام هیدلستونه

واندا:ببینم از رو اون میزه چیزی برداشتی خوردی؟!
ویژن:نه ولی چند دقیقه پیش از کریس همسورث یه جور شراب ازگاردی گرفتم
واندا:همون دیگه سیمات اتصالی کرده داری هذیون میگی
ویژن:میگم کارگردان بیاد اخراجت کنه
*واندا میگرخه بقیه رو صدا میزنه تا بیان کمکش*
تونی: چیشده ؟چرا جیغ میزنی روانپریش
واندا:اینو ببین
ویژن:تو چرا نمیری سر نقشت رابرت؟
تونی:چی؟!رابرت کیه؟
واندا:قاطی کرده
استیو:میدونی،همش تقصیر ثوره، این شرابای ازگاردیشو تا به همه نده ،همه رو به تباهی نکشونه ول کن نیست
ثور:بَده میخوام یه مزه عالی رو بچشید؟!
تونی:مزه ی عالیت ویژنو ترکونده!این اصلا چیزی میخوره که بهش نوشیدنی دادی؟
ویژن:بچه ها بریم سر فیلم برداری الان همه تو مارول منتظر ما نشستن

واندا:پسر تو دیگه واقعا درست بشو نیستی...تونی میشه یکی دیگه شبیه همین سایز ایکس لارجشو برای من بسازی؟
تونی:آره،اتفاقا سه تا ویژن زاپاس تو کشو میزم هست برو بردار
استیو:بجای نمک ریختن درستش کن
تونی:وسط مهمونی من اینو چیکارش کنم؟
استیو:درسته.ویژن ارزششو نداره که بخاطرش مهمونیمونو خراب کنیم

واندا:یعنی چی من اینو چیکار کنم
تونی:بذارش جلو آفتاب خشک شه
واندا:الان شبه
تونی:دیگه این مشکل توعه

چتربازان Where stories live. Discover now