چتربازان

خنجر

همگی با هم به سمت خونه ی کلینت و پیترو حرکت کردن.

استیو و کوپر و استلا سخت مشغول بازی با لگو ها بودن که در خونه باز شد. ثور مرغ به دست جلوتر از همه اومد جلو.

ثور: استیو تو چند تا آرزو داری؟

استیو بهت زده نگاهش میکنه: خیلی زیاد. هزاران هزار

ثور: تو این شرایط چرت و پرت نگو استیو
استیو: بابا من هنوز جوونم و تازه ازدواج کردم و به زودی قراره پدر شم معلومه که هزاران هزار آرزو دارم یعنی چی؟ اصلا این چه سوالیه یهو؟

ثور: اسکل جان، از آرزوهای چنگیز چقدر مونده؟
استیو: آها اون! فکر کنم یکی...مرغ زنده خریدی؟شامه؟

استفن شاکی میشه: هووو! لوکیه. شام چیه
استیو میزنه زیر خنده: وا؟ لوکی مرغ شده؟!
استفن: نخند گستاخ

استیو نگاه دقیق تری به مرغه میندازه: آخی...آره شبیهشم هست
پیترو: نگفتم؟

استیو: لوکی از اولشم ته چهره ای از مرغا رو داشت
پیترو: آره آره

جیمز: از این مرغ چَلوسیده ها
پیترو: دقیقا

کپ: عه جیمز زشته

جیمز: خودش که مرغ شده بذار لذت ببریم
کپ: تا ابد مرغ میمونه؟

استفن عصبانی میشه و مرغ رو از ثور پس میگیره: هی هیچی نمیگم...البته خودش داره میشنوه بعدا که به حالت اولش برگرده پاره اید

کپ: منم همینو میخواستم بگم
پیترو: حالا بذار برگرده
جیمز: "اگه"
استفن: وات د فاک؟

کلینت میره پیش کوپر: تو توییتر داری بچه؟
کوپر: آره. همه دارن
کلینت: چشمم روشن دیگه هیچی دیگه بیا تیک تاک هم نصب کن
کوپر: اون رو هم دارم اتفاقا. فالوورامم زیاده کلی هم لایک دارم

استیو: آره به من نشون داد، همه ی ویدیو هاش افشا گری از ما بدبختاست

نت سری به نشانه ی تاسف تکون میده: نتیجه ی گشتن با لوکی

کلینت: صد بار نگفتم این لوکی الدنگ رو الگوی خودت قرار نده؟ اونجرز نود شعبه ی دو تاسیس کردی؟

کوپر: بابا گیر نده

استیو تازه یاد راز کوپر میفته: راستی بهتون گفته بودم که کوپر تخم جن اینهمه مدت با همکاری همین لوکی جز جیگر زده اسکلمون کرده بودن و اصلا فضایی ای در کار نبوده که بخواد کوپر رو تسخیر کنه؟

*همه بهت زده به کوپر و استیو نگاه میکنن*

کوپر نیشخندی میزنه: هیهی...میتونم توضیح بدم

کلینت ناباورانه چند بار پلک میزنه: استیو...یه بار دیگه بگو...

استیو: به زبان ساده یعنی اینکه اینهمه مدت کوپر با ادبی وجود نداشته