همه به غیر از بچهها و ناتاشا و بروس روی صندلیها و زمین نشسته بودن و حالشون گرفته بود. داشتن به پیدا کردن یه راه حل برای وضعیتشون فکر میکردن.
همه جا غرق در سکوت بود که یهو تونی از جا پرید و به دنبالش بقیه هم نیم خیز شدن.تونی: پیدا کردم!
وید: چیو
تونی سر پا میایسته: فهمیدم! فهمیدم باید چیکار کنم
استیو: میدونستم اگه یه نفر هم اینجا باشه که راه حل به ذهنش برسه، اون تویی عزیزم
باکی: من نمیفهمم میخوای از تونی تعریف کنی برای چی میرینی به ما آخه؟
واندا: باکی ولش کن
باکی تکیه میده: اعصاب نمیذارین برای آدمتونی شروع میکنه به راه رفتن: من قبلا هم تونسته بودم ویژن رو بسازم...البته تنها نبودم و با بروس ساختیمش و البته کمک ثور.. ولی منظورم اینه که ساختن یه ربات واقعگرا الان با پیشرفت تکنولوژی دیگه اصلا کاری نداره
ثور دستشو میندازه دور گردن ویژن: پسرم
ویژن سعی میکنه گردنشو از زیر دست ثور بکشه بیرون: ایول قراره منو آپدیت کنی؟
واندا: آپدیت میخوای چیکار دیگه؟!
ویژن: شاید تو آپدیت بعدی آپشنای بهتری بهم اضافه شه شاید تونستیم بچه دار شیمواندا: جیزز کی بچه خواست حالا
ویژن: منم فعلا بچه نمیخوام ولی کلی گفتم. شاید تونستم فتوسنتز کنم
واندا: این از اون یکی هم عجیبتر بود که
وید: تو الانشم غذا نمیخوری. حتی به فتوسنتز هم احتیاج نداری
ویژن: حالا دارم مثال میزنم پلشتا یه دیقه وایسن عه
تونی: آروم باش نمیخوام تو رو آپدیت کنم! میخوام با کمک هوش مصنوعی یه لوکی و استفن رباتی بسازمویژن: دیسلایک
وید: به چه دردمون میخوره؟تونی: لوکی و استفن واقعی میخوان برن دنبال مارک ولی وقتی به عنوان مجرم به طور بین المللی تحت تعقیب باشن اوضاع سخت میشه. ما با این کار وانمود میکنیم اونا اینجان و با هوش مصنوعی تبرئهشون میکنیم
باکی: خب اگه نتونستیم و افتادن زندان چی؟
تونی: خب بیفتن! اونا رباتن واقعی که نیستنویژن دست به سینه به صندلیش تکیه میده: آها.
همه با هم برمیگردن سمتش: زهرمار
ویژن: نه حتما بسازشون تونی جان. شاید اونموقع دو نفر بتونن منو تو این دنیای بی رحم شماها درک کنن
واندا: اوهو!
گامورا صداشو صاف میکنه: بعد عذر میخوام اگه لوکی اینا تونستن مارک رو پیدا کنن و قضیه تموم شه، پلیس نمیگه وات د فاک ما که شما رو دستیگر کرده بودیم؟! شما الان باید تو زندان باشین؟ نمیگن لوکی که تو زندانه پس چجوری همزمان تو میدنایت ویت لوکی هم هست؟! چجوری تو خیابونه؟!
YOU ARE READING
چتربازان
Fanfictionتو دنیای موازی قهرمانای مارول توی برج استارک جمع شدن و همه با هم زندگی میکنن. اما این اصلا یه زندگی عادی نیست! [بعضی وقتا چپتر جدید دیر به دیر آپدیت میشه، لطفا به گیرندههای خودتون دست نزنین] Stony, stucky, strangefrost, brutasha, spidypool, Hawkeye...