وید: حالا که استیون هم برگشته بیاین مثل قدیما فیلم ببینیم
پیتر: آرههه
واندا: واقعا به یه استراحت احتیاج داریم
استفن: استراحت جواب نمیده من باید برم تو کما
سم: من باید یه دور بمیرم پس تا خستگیم در بیاد
وید: پس فیلم اوکیه؟
استیون: میریم سینما؟ بیرون؟
تونی: پسرم راجع به من چی فکر کردی؟ من خودم اینجا یه سینما ساختم بهتر از همه سینماها
استیون: پرفکتو
باکی: لعنتی پولدار
تونی: البته قبلا برای خودم و نهایتا دو نفر دیگه ظرفیت داشت. شما که اومدین تبدیلش کردین به سینمای عمومی
بروس: ما با اومدنمون باعث شدیم سینماتم بهتر بشه. دیگه چی میخوای؟
تونی: هیچی واقعا ممنونم که برای چتر شدنتونم منت میذارید
استیو: نفس عمیق بکش تونی حرص نخور
تونی:...یه فیلم خوب بذارید آرامش بگیرم
پیتر: جن گیر ببینیم؟
تونی: جن گیر به آرامش آدم کمک میکنه؟
پیتر: نه ولی بعدش از اینکه پیش اونا نیستی بهت احساس خوشحالی دست میده
تونی: کارکترای تو فیلم بخوان فیلم ترسناک ببینن زندگی ما رو پخش میکنن... تازه فیلم هم نیست، سریاله. اسمشم میذارن چتربازان
پیتر: پس چی ببینیم؟
تونی: اینهمه فیلم!کپ: ۱۲ سال بردگی
تونی: نهناتاشا: شاینینگ
تونی: مممم...نه طولانیه ما اینهمه طولانی نمیتونیم بدون جنگ و دعوا کنار همدیگه بشینیم. قبل از اینکه جک دیوونه بشه خودمون بدون تبر میفتیم به جون همدیگهوید: سیندرلا ببینم پس؟
باکی: تونی زودباش انتخاب کن گیر نده عه
تونی:... همون جن گیر خوبه.
باکی: کشتی ما رو
تونی: البته من هنوزم به فیلم ترسناک اعتقادی ندارم
بروس: منملوکی: اعتقاد نمیخواد که میبینی میترسی...منظورم شما انسانهای فانیهها خودم که نه
تونی: کسی اصلا به ترسیدن تو فکر هم نمیکنه. تو صاحب نورمن پلاستیکیای
استفن: وای یادم نیار
ناتاشا: 'یادمون' نیار. درواقع نورمن پلاستیکی به هممون ضربه روحی وارد کرده
استفن: ولی موافقی که من بیشتر صدمه دیدم؟
ناتاشا: آرهباکی: زندگی استفن رو فیلم کنن از صدتا جن گیر ترسناکتر میشه
YOU ARE READING
چتربازان
Fanfictionتو دنیای موازی قهرمانای مارول توی برج استارک جمع شدن و همه با هم زندگی میکنن. اما این اصلا یه زندگی عادی نیست! [بعضی وقتا چپتر جدید دیر به دیر آپدیت میشه، لطفا به گیرندههای خودتون دست نزنین] Stony, stucky, strangefrost, brutasha, spidypool, Hawkeye...