[بعد از ظهر همان روز؛در رودخانه]
*چهار نفر چهار نفر سوار قایق بادی شده بودن و داشتن طول رودخونه رو طی میکردن*
جوردن غر میزنه:آخه نمیفهمم!آدم تو وگاس اونهمه جاذبه های شهری رو ول میکنه میاد تو رودخونه؟آمازونه؟
ثور:پارو تو بزن بابا
جوردن:اصلا توی گولاخ اینجا نشستی چرا منه نحیف باید پارو بزنم؟
ثور:بمیرم برات که چقدرم نحیفیکوییل:خیلی غر میزنی.ببین گامورا هم داره پارو میزنه هیچی هم نمیگه
گامورا:شاید بخاطر اینه که من خودم دوست دارم پارو زدنو تجربه کنم و الان هم خسته شدم،تجربه مزخرفی بود پاشو بیا خودت پارو بزن پیتر
کوییل:پیتر؟پیتر کیه؟!من همچین کسی رو نمیشناسم
گامورا میخنده: منم همینطور
جوردن:گیر کیا افتادم من
ثور نیم خیز میشه:تند تر پارو بزنین از استارک جلو بزنیم
جوردن:دیگه چی؟پرروی گشاد□
تونی:این قایق بادی مسخره چیه؟اه
استیو:واقعا مزخرفه
لوکی:از همون اول دارین غر میزنین
استفن:بجای اینکه انرژیتونو با حرف زدن هدر بدین،پارو بزنین دوستان
تونی:من صبح یبار مُردم،میفهمی؟
لوکی:من خودم روزی سه بار میمیرم،فقط یه بار مردی ببین چه درامایی راه انداختی!تازه به دوران رسیدهتونی کلافه میشه:همین پارو رو از پهنا...
استیو:آروم باش تونی قلبت میگیره چرا اینقدر حرص میخوری
تونی:این ایده ی کی بود سوار قایق شیم؟
لوکی:وید و پیتر
تونی:برسیم به خشکی دهنشون سرویسه*لوکی با دستش سعی میکنه یه زنبورو از خودش دور کنه*
لوکی:این عوضی از دوساعت پیش رو من کراش زده همش دور و بر من میپلکه،گمشو برو دیگه عه! موجود سیریش
تونی:اون موجود سیریش فایده و خاصیتش برای دنیا از تو بیشتره
استفن:هوس کردی غیب شی استارک،نه؟!
استیو:هوس کردین کتک بخورین،نه؟لوکی انگشت اشاره شو تهدید وارانه میگیره سمت زنبور:همش تقصیر توعه!دنبال چی میگردی آخه اسکل؟
تونی:جدی داری با زنبوره حرف میزنی؟لوکی:تو بال داری احمق برو دنیا رو بگرد جهان رو ببین...اینقدر هم بدبختی که نیشم بزنی خودت خشک میشی میمیری،دقیقا هدفت از پرواز کردن دور من چیه؟
استفن:اونم فهمیده تو چقدر شیرینی
لوکی:آخی...عزیزم*استیو و تونی دست از پارو زدن میکشن و منزجرانه بهشون نگاه میکنن*
لوکی:هان؟!اونورو نگاه کنین
تونی:نمیخوام
لوکی:چیه؟!نگاه میکنی؟!چشم نداری عشق و علاقه مارو ببینی؟تونی:چی میگی؟! اصلا استیو دیگه پارو نزن
استیو:اوکی
استفن شونه ای بالا میندازه:نزنین،رودخونه ست دریا که نیست.آب خودش مارو میبره
استیو و تونی یه نگاه به همدیگه میکنن،یه نگاه به اون دوتا:عه؟!!
YOU ARE READING
چتربازان
Fanfictionتو دنیای موازی قهرمانای مارول توی برج استارک جمع شدن و همه با هم زندگی میکنن. اما این اصلا یه زندگی عادی نیست! [بعضی وقتا چپتر جدید دیر به دیر آپدیت میشه، لطفا به گیرندههای خودتون دست نزنین] Stony, stucky, strangefrost, brutasha, spidypool, Hawkeye...