چتربازان

هاله‌ای از ابهام

هلا: چقدر گیر میدین به آدم! اگه میدونستم اینقدر داستان در میارین هیچوقت هویت اصلی استلا رو فاش نمیکردم

لوکی: فاش! چه غلطا

هلا: خودت نفهمیدی یعنی؟

لوکی: والا من تو عمرم هالیگاردی از نزدیک ندیده بودم
ثور: مگه مریضیم بریم تو اون سیاره اهریمنی؟

لوکی: همین

هلا: ما هر شب اونجا پارتی میکردیم. سوسولا رو نگاه

اودین: هااا چشمم روشن! همین کارا رو کردی که مجبور شدم تبعیدت کنم دیگه
هلا: شت

اودین: فرستادمش دنیال ماموریت و برقراری صلح در قلمروها، الان میبینم هر شب میرفته پارتی پی عشق و حال! همه جانشین دارن ما هم جانشین داریم

هلا: به این خوبی

لوکی: اگه هلا جانشین خوبی نیست من میتونم این وظیفه خطیر رو گردن بگیرم پدر

اودین: دو ساعت پیش میخواستی آتیشم بزنی، حالا شدم پدر؟

لوکی: اونموقع عصبی بودم پدر

ثور: عجب آشغال فرصت طلبی هستی! من بزرگترم. در حضور من تو چی میگی آخه؟

لوکی: من اول گفتم

ثور: توی یه یونیورس دیگه هم میخوای پادشاه شدن رو از من بگیری کفتار؟

لوکی: شاید سرنوشت من این بوده که از این طریق پادشاه بشم برادر عزیزم

ثور: از کجا معلوم سرنوشت من نبوده؟
لوکی: چون اول به ذهن من رسید

ثور: من خودم خیلی وقته دارم به این فکر میکنم که توی یه یونیورس دیگه پادشاه ازگارد بشم
لوکی: اینو که من از اول خلقتم دارم بهش فکر میکنم
ثور: حرف نباشه من پادشاه میشم. تمام.

هلا: خوابشو ببینی! مگه من خودم اسکلم که بذارم شما دو تا جایگاهمو از چنگم در بیارین؟!

لوکی: تو چی میگی دیگه طرد شده مفلوک؟
ثور: همین!

لوکی: برو با هم یونیورسی خودت دعوا بگیر

ثور: پادشاه که شدم هلا رو میندازم سیاه‌چال
هلا: برو بابا دوزاری

ثور: واقعا اودین تو تربیتت کم گذاشته

لوکی: من پادشاه که شدم به این مسئله رسیدگی میکنم. من خدای تربیت کردنم

کلینت: خفه شو! کوپر یه سال پیش تو موند ریدی تو سالها تربیتش. میخواد برای من مردم و تربیت هم بکنه

کپ: لنگوعج!
کلینت: ریسِت شدی؟

لوکی: تقصیر ماست که شما میدگاردیای ناچیز رو تو جلسات الهی و مهممون راه میدیم

اودین: حالا اصلا کی خواست جانشین رو از بین شما دو تا انتخاب کنه؟

هلا: دقیقا. ممنون پدر که پشتم در اومدی میدونستم هنوز رابطه ما به خوبی سابق برقراره...حتی قوی‌تر