chapter 142:interview

712 144 137
                                    

#چپتر_142

عنوان چپتر: "مصاحبه "

*پنج روز بعد*

درحالی که یقه لباسش رو جلوی آینه مرتب میکرد تا از پیدا نبودن کبودی های پنهان شده زیر کرم پودر ها مطمئن بشه پرسید:

_کسی می‌دونه به چه سوال هایی نباید جواب بدیم؟

یونگی از گوشه اتاق جواب داد:

_محدودیتی نیست

_اماده باشید، تا سی ثانیه دیگه میرید روی سن!

منشی صحنه اعلام کرد و دوباره اتاق گریم رو ترک کرد.
تقلا ها در این لحظات آخر به بالاترین حد خودش رسیده بود و اضطراب کم کم به تن جیمین رخنه میکرد.
میترسید که خراب کنه!

_هی پارک

با صدای بکهیون به سمتش برگشت و پسر بزرگتر با لبخند بهش اطمینان داد:

_تو عالی انجامش میدی، فقط خودت باش!

جیمین پلک زد و با لبخند قدردانی سر تکون داد:

_ازت ممنونم.

منشی صحنه عملا دستور داد:

_حرکت کنید

چانیول پیش از اینکه کسی اتاق رو ترک کنه بلند گفت:

_همگی موفق باشید!

و بعد پشت سر هم اتاق گریم رو به مقصد سن ترک کردن.
پشت در بک استیج ایستادن و منشی صحنه درحالی که دستگیره در رو توی دست داشت زیر لب میشمرد:

_پنج، چها، سه، دو، یک

با گفتن عدد یک به سرعت رو رو باز کرد و اونها به ترتیب سن از در گذر و پا به سن گذاشتن.
جین، بکهیون و نامجون اول رفتن و حالا نوبت جیمین بود.
جونگکوک با لبخند بزرگی بهش قوت قلب داد و جیمین پا از مرز تاریک راهرو بیرون گذاشت و قدم به روی فرش قرمز رنگ و باریک گذاشت.
صدای کلیک کلیک دوربین عکاس ها و خبرنگار ها با صدای تشویق فن ها یکی شده بود و جیمین با مکث سر چرخوند و بهشون نگاه کرد.
طبق گفته های منیجرش لبخند زد و بی توجه به اینکه فلاش دوربین ها و نور شدید پروژکتور ها اذیتش می‌کنه دستش رو بلند کرد و برای فن ها تکون داد.
پشت سرش لوئیس، یونگی، تهیونگ، جیهوپ، چانیول و در نهایت جونگکوک قدم برمیداشتن و داخل می اومدن.
در مرکز سن مستطیل شکل یک ردیف صندلی چوبی پایه بلند کنار هم قرار داشت، ده صندلی برای بازیگر های اصلی و دو صندلی با فاصله کمی از اونها متعلق به نویسنده و کارگردان بود.
پیش از اینکه به همون ترتیب روی صندلی هاشون بشینن برای لحظه ای ایستادن و رو به خبرنگار ها و فن ها تعظیم هماهنگی انجام دادن.
لبخند روی لبش رو بزرگتر کرد و قدمی به عقب برداشت و روی صندلیش نشست.
کنار هر صندلی میز گرد و پایه بلندی بود که روش حوله کوچیک لوله شده سفیدی و یک شیشه اب و میکروفون به چشم میخورد.
بعد از معرفی کردن خودشون وقت شروع مصاحبه بود.
سکوت عجیبی سالن رو فرا گرفت و خبرنگار ها به ترتیب شروع به پرسیدن سوال میکردن.
اولین سوال از کارگردان پرسیده شد:

𝑴𝑶𝑼𝑳𝑰𝑵 𝑹𝑶𝑼𝑮𝑬 [𝑲𝑶𝑶𝑲𝑴𝑰𝑵]Where stories live. Discover now