سلام به همه. به اولین قسمت از برملا کردن رازهای مولن خوش اومدین.
مولن روژ رازهای زیادی داره که من از هر کدوم اونها بارها و بارها نشونه های کوچیک و بزرگ بهتون دادم و امروز قراره یکیش رو به طور کامل و واضح بهتون بگم.
این مطلب کمی طولانی و ازتون میخوام با صبر و حوصله بخونیدش و درک جونگکوک و رفتارهاش براتون راحت تر بشهمطمئنا طی چند پارت اخیر متوجه رفتار نامتقارن جونگکوک شدین و همه این تغییر رو تو وجودش حس کردین.
میخوام بهتون دلیل این تغییر ناگهانی رو توضیح بدم.
جئون جونگکوک، به یک بیماری روانی مبتلاست!
و اسم این بیماری «اختلال شخصیت مرزی» هست
حالا شخصیت مرزی چی هست؟!
من تلاش میکنم چیزهایی که لازمه درمورد این بیماری بدونید بهتون بگم و اگه خواستید نکات بیشتری بدونید میتونید توی گوگل سرچ کنید. منابع زیادی هست و توضیحات بسیاری داره.به طور خلاصه افراد مبتلا به شخصیت مرزی، در مرز روان نژندی و روانپریشی قرار دارن.
مشخصهٔ اصلی اونها ناپایداری حالت های عاطفی از جمله خلق، رفتار، روابط، و خودانگارهٔ آنهاست.
این اختلال را به نامهای دیگری از جمله اسکیزوفرنی موقت، شخصیتانگاری، اسکیزوفرنی شبهنوروتیک، و اختلال منش سایکوتیک میشناسن.
در ICD-10 نیز اختلال شخصیت دارای بیثباتی هیجانی نامیده شدهاست.
شخصیت مرزی الگوی فراگیر بیثباتی در روابط بینفردی، خودانگاره و عواطف، به همراه تکانشگری، رفتارهای خودکشی، احساسهای مزمن پوچی و اندیشهپردازی پارانویایی گذرا و مرتبط با تنیدگی است که در اوایل بزرگسالی آغاز شده و در زمینههای گوناگون خود را نشان میدهد.
بیماران دچار اختلال شخصیت مرزی تقریباً همیشه به نظر میرسد که در بحران به سر میبرند.
چرخشهای سریع خلق و خو در این افراد شایع است. به طور مثال: یک لحظه ممکن است نزاعطلب باشند، لحظهٔ بعد مهربان و لحظهای دیگر بی حس و خنثی.
اینگونه بیماران ممکن است حملات روانپریشی با عمر کوتاه داشته باشند که اصطلاحاً حملات میکروسایکوتیک خوانده میشود، اما حملات شدید و تمامعیار روانپریشی در اینها دیده نمیشود؛
در واقع علایم روانپریشی که بیماران دچار اختلال شخصیت مرزی پیدا میکنند، تقریباً همیشه محدود، گذرا، و مشکوک است.
رفتار اینگونه بیماران بسیار غیرقابل پیشبینی است و از همین رو آنها تقریباً هیچ وقت به آن مقدار کارایی که در توانشان هست، دست نمییابند.
اینگونه بیماران برای جلب کمک دیگران، ابراز خشم، یا برای کرخت کردن خود در برابر حالت عاطفی فلجکنندهای که دارند، ممکن است رگ دست خود را بزنند یا به اشکال دیگری خودزنی کنند.
بیماران دچار اختلال شخصیت مرزی چون احساس وابستگی و خصومت را همزمان دارند، روابط بین فردیشان آشفته و به هم ریختهاست.
ممکن است به کسی که احساس نزدیکی با او میکنند، وابسته شوند، و از طرف دیگر نسبت به دوستان صمیمی خود یا افرادی که قبلا با آنها رابطه داشتند احساس سرخوردگی پیدا کنند.
این افراد در زمان ابراز احساسات ممکن است بیش از اندازه افراطی عمل کنند، آنها خشمی بسیار زیاد ابراز میکنند و همینطور عشق و محبت افراطی.
بیماران دچار اختلال شخصیت مرزی نمیتوانند تنهایی را برای مدت زیادی تحمل کنند و برای از بین بردن این تنهایی به نحوی دیوانهوار به جستجوی ایجاد رابطه بر میآیند، حتی اگر این رابطه برای آنها ارضاکننده نباشد.
این افراد، حساسیت زیادی به شرایط محیطی دارند.
آنها ترسهای شدید مربوط به طرد و رهاشدگی و خشم را، حتی در حین مواجهه با یک جدایی کوتاهمدت واقعگرایانه و یا هنگامیکه تغییرات غیرقابل اجتناب در نقشهها پیشمیآید، تجربه میکنند.
علل به وجود اومدن این اختلال به عوامل ژنتیک و مغزی یا علل اکتسابی یا تجارب ناشاد در دوران کودکی اشاره شده است که به نظر برخی روانشناسان هردو عامل و تعامل آن در ایجاد این اختلال نقش دارد.
نقش تجارب دوران کودکی خصوصاً سه سال اول عمر بسیار مهم است.
بی ثباتی مادر به دلائل مختلف، طرد کودک و عدم وجود دلبستگی امن در دوران کودکی، درگیری بین والدین، تنبیه کودک و بی توجهی به احساسات او، طلاق والدین، والدین گرفتار و ناسازگار و...از علل اصلی این اختلال شخصیت است.این بود توضیح این اختلال و شما درحال حاضر طی این دو پارت اخیر شاهد ناپایداری رفتاری جونگکوک بودید که شدتش از همیشه بیشتر بود.
نمونه های دیگه ای از این تغییر ناگهانی وجود داره مثلا رفتارش با لوهان، طی چپتر ده و یازده شما دیدید که رفتار جونگکوک با لوهان چجوری بود، تلاش میکرد اونو به دست بیاره و حتی به برنامه چید تا لوهان رو به زور به دست بیاره و کلا رابطه ناجوری باهاش داشت اما توی چپتر بیست دیدید که چقدر رفتارش متفاوت شده بود و با حالتی کاملا دوستانه باهاش برخورد کرد.
نمونه دیگه چپتر هفده که کلی به جیمین درد و عذاب داد اما درنهایت بغلش کرد و ارومش کرد
نمونه بعدی چپتر سی و چهار، سی و پنج و سی و شش هست که مدام شاهد تغییر رفتار جونگکوک بودید.
لحظه ای سر جیمین داد میکشید، بهش سیلی زد و تحقیرش کرد و لحظه بعد بوسیدش، بغلش کرد و مدام بهش توجه نشون میداد.
بازهم هست اما دیگه کافیه شما اگه خودتون بقیه نمونه هارو پیدا کردین عدد چپتر رو بگید باهوشا رو کشف کنم.
اگر سوالی داشتین در این مورد بپرسید جواب میدم
ممنون که با من همراه بودین تا افشای راز بعدی بدرود
CZYTASZ
𝑴𝑶𝑼𝑳𝑰𝑵 𝑹𝑶𝑼𝑮𝑬 [𝑲𝑶𝑶𝑲𝑴𝑰𝑵]
Fanfiction"مولن روژ" نویسنده: "پانیکا" ژانر: "جنایی،رمنس،انگست،اکشن،اسمات" کاپل: "کوکمین/جیکوک،سپ،ناممین،نامجین، چانبک" ~•~•~•~•~•~•~•~• با آرامش شمع مشکی رنگ رو روی سکو گذاشت: _از کدوم خدا حرف میزنی پدر؟ وجود خدا توی زندگی من حتی یک لحظه ام حس نمیشه! کشیش به...