همه دور هم جمع شده بودن تا خداحافظی کنن و به امید شوگا سفرشون رو شروع کنن
مین جه:وسایلتون آمادست و به نظر من اول بهتره برین هفت دره اون دو تیکه اول رو پیدا کنید دو تیکه بعدی رو بزارین برای آخر بعدش برین جنگل مه و بعد کوه اِسکِله آها بعد پیدا کردن هر تیکه فقط کافیه شوگا روصدا بزنید اونم انتقالتون میده به جای بعدی
نامجون :چرا ؟
بقیه برای تایید سری تکون دادن و کنجکاو بهش نگاه کردن
مین جه : چون تکیه های اصلین که بقیه تکیه ها رو به هم وصل میکنن حالا نقشه یادتونه دیگه ؟؟؟
هوسوک سری تکون داد و دستشو بالا آورد و تکون داد هر چی باشه اون متخصص این کار بود
تهیونگ دست جیمین رو فشرد و با صورت کیوت شده روش خم شد
تهیونگ : مواظب خودت باش موچی
جیمین سری تکون داد سعی کرد بغضشو مخفی کنه
جیمین :دردسر درست نکن
تهیونگ لبخندی زد و پیشونی جیمین رو بوسید
تهیونگ :در این مورد نمیتونم قولی بدم ولی سعیمو میکنم
نامجون محکم جین رو بغل کرد و با خودش تاب میداد
جین خفه نالید
جین: خفه ام کردی بچ فیس
نامجون : هق گوگولی مگولی خودمی هر کی بهت نزدیک شد با مایتابه بکوب تو سرش باشه؟
جین عصبی غرید
جین: کاری نکن اولین قربانی خودت باشی
نامجون سریع با سرفه های مصنوعی ازش جدا شد
شوگا: دروازه بازه زودتر گورتون رو کم کنید
جیمین و جین هر دو هوسوک رو بغل کردن
جین /جیمین : مواظب خودت باش
تهیونگ و نامجون با نگاه کردن به اون سه تا یهو به شوگایی نگاه کردن که با بیخیالی و پوکریت تمام بهشون نگاه میکرد و خسته منتظر تموم شدن این حرکتای احمقانه بود جوری رفتار میکردن انگار قراره برن بمیرن .....با یکم دقت شونه ایی بالا انداخت مثل اینکه قراره برن بمیرن
نامجون و تهیونگ بهم نگاه کردن و با لبخند موذی آنه ای به شوگا نزدیک شدن انگار که میخوان یه مرغ رو بگیرن
شوگا با حس نزدیک شدن غیر عادی اونا با اخم یه قدم عقب رفت
شوگا:چتونه ؟؟
تهیونگ با نیش باز دستاشو باز کرد
تهیونگ :هیونگی بیا بپر بغل دونسونگی
شوگا ترسیده دوباره یه قدم عقب رفت
شوگا :نزدیکم بشین گشتمتو....
ولی یهو با شیرجه رفتن نامجون روش و سفت بغل شدنش توسط هر دوی اونا شروع به فریاد زدن کرد
شوگا :خودم دارتون میزنم
ولی تهیونگ به زارتان زورتان شوگا توجه ایی نکرد و سرشو تو گردن شوگا فرو کرد
تهیونگ :شوگولی دلم برات تنگ میشه
نامجون :هوم نبودت خیلی حس میشه
و اون موقع شوگا یه نفس عمیق کشید و کاملا پوکر دستاشو دور اون دوتا غول لوس حلقه کرد
شوگا پوکر : نمیرید خودم براتون نقشه کشیدم
نامجون با نیش باز پیشتر شوگا رو بین دستاش چلوند
جین و جیمین وهوسوک با خنده به شوگا نگاه میکردن که کاملا پوکر اونارو بغل کرده و اونا هم دارن قشنگ پرستشش میکنن
جین و جیمین وهوسوک:پس ما چی ؟؟؟
و یهو خودشون رو روی اونا پرت کردن
مین جه با خنده داد زد: یا پسر منو کشتید ولش کنید
و در انتها خودشم اونا رو بغل کرد که به خاطر فشاری که شوگا مُحول شده بود پاهاش نتونستن وزن اون همه هرکول رو تحمل کنه و در آخر افتاد و افتادنش مساوی شد با افتادن اون همه هرکول روش
چند دقیقه ایی با سکوت به هم زل زده بودن که با صدای خفه مانند شوگا سکوت شکست
شوگا : له....شدم
چند ثانیه به هم نگاه کردن و بعد زدن زیر خنده و باز این شوگایی بود که در سکوت خطرناکی بین همه چلونده میشد
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
های های به دی گوست های خودم ☺️
وای بالاخره اپ کردم این چند مدت اصلا دستم به نوشتن نمیرفت دلم حسابی برای این خانواده و شماها حسابی تنگ شده بود🥺
میدونم کمه پارت بعدی بعد ویرایش گذاشته میشه 😁
روند اپ رو سعی میکنم برگردونم به قبل اگه نت جوابگو باجه🥲
حسابییییی مراقب خودتون باشیددددددد ♥️💋♥️💋♥️
مرسی برای کساییی که میخونن و ووت میدن 💜💜💜💜
❌حتما حتما یه سر به فایل ویرایش شده فصل یک بزنید چون یه سری چیزا اضافه شده یه سری هم حذف❌
نظری ...سوالی چیزی......خوشحال میشم کامنت بزارید🤧

KAMU SEDANG MEMBACA
𝑻𝒓𝒐𝒖𝒃𝒍𝒆 𝑴𝒂𝒌𝒆𝒓 𝑬𝒍𝒆𝒎𝒆𝒏𝒕
Fantasi(های به ریدرها عزیزم لینک پارت های ویرایش شدش قرار گرفته در پارت اول لطفا اگه به این بوک برای خوندن فرصت دادید لطفا فایل های ویرایش شده اش رو چک کنید و لذت ببرید 💜) کیم تهیونگ حتی اسمشم باعث میشه سرتو بکبونی تو دیوار کیم تهیونگ عنصریه که تنها کار...