دوماه بعد
دوماه بعد از ابراز علاقه تهیونگ نسبت به جیمین میگذره و تاالان رابطه شون به مشکلی بر نخورده بود و روز به روز هم بهتر میشد
دینگ دینگ
جیمین:بله هیونگگگ
جین: توله کجایی
+:تو راهیم دیگهه داریم میایم
_:تو راهین؟؟؟داریم میایممم؟؟؟
+:اره چه طور مگه ؟؟ نباید بیایم؟؟
_:نه منظورم اینکه ...دوست پسرتم داره میاد دیگه؟؟
+:اره چه طور خودت گفتی بیارمش
_:این طوری صحبت نکن گوساله آره خودم گفتم ولی فکر نمیکرد عرضِیه دوست پسر داشتن رو داشته باشی؟؟
+:مرسی واقعااا از این همه لطف ،حالا چکار داری؟؟
_:گوساله ببینمت درست تربیتت میکنم حالا ببین یه برف شادی بگیرین بیاین
+:باشه هیون........
هاااا روم قطع کرد واقعا کههه
ته:کی بود؟؟
جیم:جین هیونگ بود همونی که دوست پسر داره و می خواد جشن بگیره
_:اها حالا چی می کفت؟
+:فروشگاه نگه دار برف شادی بخر
_:باشه عشقم 😊😊
رسیدیم به فروشگاه و ته نگه داشت امدم که پیدا بشم ته گفت نه و خودش زود تر پیاده شد و رفت شوک زده به رفتنش نگاه کردم
شونه بالا انداختم و پیاده شدم تا یکم هوا بخورم ولی.............
تهیونگ:
اهههه خدااا چقدر سخت بود پیدا کردن این
به ماشین که رسیدم متوجه شدم چیمی نیست نگران اطراف و نگاه کردم که بوی آزار دهنده ی عنصر اب از جنگل پشت فروشگاه به مشام رسید نگران و ترسیده. وسیله رو تو ماشیت شوت کردم و سمت جنگلل دویدم
هر چقدر که جلوتر میرفتم بوی بد پیشتر به مشامم میرسید
که باعث میشد هر چی خوردم و تو دهنم حس کنم ولی وقتی صحنه رو به رومو دیدم خشک شدم
YOU ARE READING
𝑻𝒓𝒐𝒖𝒃𝒍𝒆 𝑴𝒂𝒌𝒆𝒓 𝑬𝒍𝒆𝒎𝒆𝒏𝒕
Fantasy(های به ریدرها عزیزم لینک پارت های ویرایش شدش قرار گرفته در پارت اول لطفا اگه به این بوک برای خوندن فرصت دادید لطفا فایل های ویرایش شده اش رو چک کنید و لذت ببرید 💜) کیم تهیونگ حتی اسمشم باعث میشه سرتو بکبونی تو دیوار کیم تهیونگ عنصریه که تنها کار...