از ماشین پیاده شدم
*هیوووونگگ
یا داد یه نفر ترسیده به سمت صدا برگشتم که یهو یه چیزی یا بهتره بگم یه کسی محکم بغلم کرد
جیمین:کوکی داری خفم میکنی
کوکی :هیونگگگگ دلم برات اندازه ی دندون خر مگس تنگ شده بود هق هق هق
چشمامو تو حدقه چرخوندم این چند ماه از بس چشمامو چرخونده بودم دیگه به طور خودکار خودش میچرخید
جیمین:کوک خرمگس دندون نداره
کوکی با اخم از بغلم درامد
کوکی:چرا داره همه ی حیوانات دارن
جیمین:نه همه دندون ندارن
کوکی:چرا دارن پس چه جوری غذا میخورن
جیمین:من چه میدونم من تخصوصم توی این زمینه قد نمیده و ندارن
کوکی:چرا دارن
جیمین:اگه این طوریه منم دلم برات اندازه ی گوه سوسک تنگ شده بود
کوکی:هیونگ سوسک نمیرینه پس گوه نداره
جیمین:چرا داره
کوکی:نه نداره
جیمین:چه طور خرمگس دندون داره ولی سوسک گوه نداره؟؟
کوکی:قانع شدم
نامجون:بعد جین به من میگه دانای کل
هوسوک:معلوم هست کجایین زیر پامون چمنزار که سله جنگل زار شده ...
جین:اخ گفتی فقط گوسفندامون کم بودن که الان رسیدن
ته:میشه تیکه هاتون و بست کنید و بریم تو اگه بخوایم به امید به پایان رسیدن تیکه هاتون دل ببنیدم تا فرداصبح همین جا وایستادیم
پوفی کردم دست تهیونگ رو گرفتم و رفیتم تو و به هیچ کدومشون محله خر ندادم <<ای کاش پاهام قطع میشد و نمی رفیتم تو و ای کاش یه نفر بهم میگفت با تو رفتنمون چه اتفاقی می افته به هرحال اگه هم میگفت به مخش شک میکردم >>
روی یه میز نشستم و به اطراف نگاهی کردم
جیمین:عجب خر تو خریه
+اه حالا نمیشه خر یه بیچاره رو ول کنی یکم گاوه رو بچسبی ؟
_حالا چرا گاو؟
YOU ARE READING
𝑻𝒓𝒐𝒖𝒃𝒍𝒆 𝑴𝒂𝒌𝒆𝒓 𝑬𝒍𝒆𝒎𝒆𝒏𝒕
Fantasy(های به ریدرها عزیزم لینک پارت های ویرایش شدش قرار گرفته در پارت اول لطفا اگه به این بوک برای خوندن فرصت دادید لطفا فایل های ویرایش شده اش رو چک کنید و لذت ببرید 💜) کیم تهیونگ حتی اسمشم باعث میشه سرتو بکبونی تو دیوار کیم تهیونگ عنصریه که تنها کار...