جیمین :چ...ییی
×به اینکه دارمممم خواب میبینم یقین پیدا کردم
ولی نمیدونم چه جوری بیدارشم
تهیونگ دوباره زد زیر گریه اونم به خاطر اینکه از فریاد جیمین ترسیده بود و شوکه شده بود
جیمین پوکر داشت نگاهش میکرد و منتظر بیدار شدنش بود
ولی دید نه تنها بیدار نمیشه بلکه پسر روبه رو از شدت گریه نزدیک بود هر لحظه از حال بره و جیمینم با دقت که فکر کرد دید حوصله پرستاری کردن رو نداره چونن از نظر خودش یه پا گشاد بود گشاد
×حالا که بیدار نمیشم .... بزار یکم خوش بگذرونیم
جیمین:اگه به سوالم جواب بدی اونم راست و حسینی منم شایددد اون موقعه نظرمو بهت گفتم...دقت کن ..گفتم شاید
ته:باشه بپرس
جیمین انگار که می خواد به یه بچه 5 ساله شکافتن لایه اوزون رو بفهمونه روبه تهیونگ خم شد و گفت: به من بگو ببینم از کی من رو میشناسی و..... اصلا ببینم تاحالا رابطه جنسی داشتی
ته:....................
جیمین :چرا جواب نمیدی
ته:.....خوب..............
جیمین که اخماش بدجور تو هم بوود خشن زمزمه کرد:خوووب باشه جواب ندههه یه لحظه داشتم خر میشدممم....من رفتمممم
اخرین کلماتشو دقیقاااا عربده کشید
ته:باشه باشه همه چیزو می گم ....
جیمین دوباره برگشت سرجاش با ابرو های بالا رفته نگاهش کرد که ادامه دادته :حدود سه ساله که زیر نظرت دارم این جواب سوال اولت .....درمورد سوال دومت هم ......
جیمین که واقعا عصابش خط خطی شده بود با صدای بلند داد بچه رو (تهیونگ)از جا پروند
جیمین:خووو چرا لال شدییی اصل کاری رو بگو اینقدر حرصم ندههه مگه نذری میدییی خونم خشک شددد می خوای یه کلمه بگی هااا بگات دادن یا نههه
ته سرخ شده و مظلوم جیمین رو نگاه کرد و خیلی مظلوم تر و چابلوسانه ترگفت:رابطه جنسی چیه؟؟؟؟
جمین یه لحظه فکر کرد افق از کدوم وره که بهش بپیونده
جیمین:دارم شاخ در میارم یعنی نمی دونی رابطه جنسی چیه؟؟؟
ته:نه خوب چیه ؟؟
جمین باورش نمیشد که کسی توی این دنیا باشه که ندونه رابطه جنسی چیه اونم یه پسررر مطمئن بود طرف داره اسکولش میکنه ولی خوب قافیه پسره واقعا به احمقا می خورد

YOU ARE READING
𝑻𝒓𝒐𝒖𝒃𝒍𝒆 𝑴𝒂𝒌𝒆𝒓 𝑬𝒍𝒆𝒎𝒆𝒏𝒕
Fantasy(های به ریدرها عزیزم لینک پارت های ویرایش شدش قرار گرفته در پارت اول لطفا اگه به این بوک برای خوندن فرصت دادید لطفا فایل های ویرایش شده اش رو چک کنید و لذت ببرید 💜) کیم تهیونگ حتی اسمشم باعث میشه سرتو بکبونی تو دیوار کیم تهیونگ عنصریه که تنها کار...