PT_29

519 61 294
                                    


زیرم انگار دینامیت روشنه با عصبانیت رفتم تو که با چیزی که دیدم نشستم زمین و شروع به خندیدن کردم تهیونگ مساوی شده بود با سگ نوشابه کشیده شده آخ که جیگرم چه حالی کرد یعنی کم مونده از خوشی یهویی ارضا شه

+:حسود کی بودی تو؟؟

_:هزار بار گفتم اون کیر پلاسیده ی از کار افتادت رو بکن توش نکردی که اگنه این جوری هرز نمی پرید

+:بهتره خفه شی تا خودم دیگمو تا انتها نکردم تو حلقت

_:مواظب باش قبل اینکه دیگتو توش کنی دیگمو توت نکنم

+:خیلی بی تربیت و بی مصرفی

_:هرچی باشه از شما کصمغزای کصخل بهترم

+:مواظب چاک دهنت باش

_:اوف جونن تو فقط دیالوگای من و بدزد باشه

+:می خواستی یه تکون به اون کونت بدی کیر چروکیده

_:حالا ببین اگه توسط این کیر چروکیده بگا نرفتی

×:خفه شید بزارید حالمو کنم

_:بپا یه وقت نمیری

با چیزی که روم ریخت خشکم زد با دهن باز به سگ نوشابه کشیده شده نگاه کردم که داشت میخندید انگشتمو سمتش نشونه گرفتم و عصبی غریدم

جیمین:خودتو پاره بدون

سمتش خیز برداشتم که سریع شروع به فرار کردن کرد عوضی عینه سنجاب میمونه

جیمین:ته وایستاااااا کاریت ندارم

برگشت سمتمو زبونش رو برام در اوردم

ته:آره چون عمه ت

همون طوری که دنبالش میکردم یه دفعه سمت اتاق تغییر مسیر داد تا خواست در ببنده پامو لای در گذاشتم اخخخ چه دردی گرفت عوضی همین جور داره فشار میده با تمام زورم در و باز کردم و رفتم تو در محکم بستم

با یه لبخند شیطانی نگاهش کردم که ترسید چند قدم رفت عقب

جیمین:قلبتو از سینت درمیارم و خام خام میخورم ...حالا روی من نوشابه میریزی هااا

ته:نههه من بادوم زمینی بخورم که اینکار رو....ِ..

اداما ی حرفش با کار من قطع شد دوتا دستامو روی دیوار کنار دوطرف سرش گذاشتم همون طور که توی چشماش زول زده بودم آروم لب زدم

𝑻𝒓𝒐𝒖𝒃𝒍𝒆 𝑴𝒂𝒌𝒆𝒓 𝑬𝒍𝒆𝒎𝒆𝒏𝒕Where stories live. Discover now