جین
نمیدونم چی شد و مغزم ریست شد
ولی تا جون داشتم زدم تو صورت مردک مرغ نما
دیدم که دیگه از صورتش معلوم نیست و بیهوش شده ازش روش بلند شدم
اخخخ لعنتی لکنم گرفته و پام خوابید
دست و شونه هامو از اون مرغابی هایی که مثله گوریل منو چسبیدن ازاد کردم چرخیدم سمت تخت
نچ نچ نچ اخه الان وقت این کاراس
لنگ لنگان رفتم سمت جیمین و محکم زدم پس سرش
جین:خیرندیده حشرت رو برای تو خلوتتون بزار نمیبینی بچه از حال رفته
جیمین:هیو..نگ...نفس نمیکشه
جی هوپ که داشت چکش میکرد گفت:هی مینی الان حالش خوبه و فقط از حال رفته
کوکی:من میرم کارت V.IP بگیرم
خم شدم و ته رو تو بغلم گرفتم و براید استایل بلندش کردم و لنگان لنگان از اتاق بیرون رفتم
و وقتی به پله ها رسیدم کوک هم رسید و سریع درباز کرد
تو اولین اتاق که به نظر خالی می اومد گذاشتمش
و به صورتش نگاه کردم بغض داشت خفم میکرد چهره ی معصوم ته فقط یاد اوری خطاهای جبران ناپذیرم بود هر وقت نگاهش میکنم خاطراتم مثله سیلی تو صورتم می خوره و باعث پیشتر فرو رفتنم تو منجلاب میشه خیلی سخته تو منجلاب دست و پا بزنی و پیشتر فرو بری و تاجایی که دیگه جونی برای دست و پا زدن نداری اونجاست که از فطر نا امیدی و غم و خاطرات گذشته به زود تر فرو رفتن فرمیکنی نه نجات و تنها کسی هم که می تونست نجاتت بده هم خودتت باعث نابود شدنش بودی و بدتر از اون مهم ترین دلیل اونجا بودنت
نمی خواستم گریه کنم اینو بهش قول داده بودم
با بغضی که نمیرفت و نه میترکید خم شدم و پیشونیشو بوس کردم برگشتم که برم که یاد اوری اون خاطره و صداش تو گوشم باعث فرار یه قطره اشکم شد با یه لبخند و سری پایین رفتم بیرون
[+یا هیونگگگ چرا هی بوسم میکنی؟؟؟
_چون تو خیلی کیوت و دوست داشتنی
+هیونگم میدونی چیه
_هوم چیه؟؟
YOU ARE READING
𝑻𝒓𝒐𝒖𝒃𝒍𝒆 𝑴𝒂𝒌𝒆𝒓 𝑬𝒍𝒆𝒎𝒆𝒏𝒕
Fantasy(های به ریدرها عزیزم لینک پارت های ویرایش شدش قرار گرفته در پارت اول لطفا اگه به این بوک برای خوندن فرصت دادید لطفا فایل های ویرایش شده اش رو چک کنید و لذت ببرید 💜) کیم تهیونگ حتی اسمشم باعث میشه سرتو بکبونی تو دیوار کیم تهیونگ عنصریه که تنها کار...