𝑻𝒓𝒐𝒖𝒃𝒍𝒆 𝑴𝒂𝒌𝒆𝒓 𝑬𝒍𝒆𝒎𝒆𝒏𝒕

PT_38/39/40

قبل  اینکه این پارت رو بخونین یه نکته بگم در مورد پارت قبلی
جک و جورج و دیمن عضو گروه گانگستران
و به دنبال یه قاچاق چی خیلی معروفن تا شرشو بکنن اونا به عنوان سهون و بک و لوهان  کمتر  کسی چهرشون رو دیده یا حتی اسماشونم نمیدون میرن تو سازمان  کره تا پیشتر نفوذ پیدا 
و کسی هم نمیدونه لوهان مرده جز 5نفر
سهون و بک جز افراد بالا مقام سازمان مخفی ان(پلیس  مخفی خودمون)
و اونا به دنبال کسی میان که..........خلاصه تهیونگ رو اشتباه گرفتن با کسی دیگه
خوب تا اینجاکافیه
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿

جیمین:هیونگ حالش چه طوره؟؟

هوسوک:زخماش از قبل ضد عفونی و پانسمان شده بود ولی برای اطمینان من دوباره این کارو کردم چون سر باز کرده بودن

جیمین:پس زنده میمونه

کوکی:چیه ...می خوای بمیره؟؟

یه چشم غره به کوکی رفتم به اسپرمام دایرکتش کردم

جیمین:هیونگ کی بیدار میشه؟؟

هوسوک:من چه میدونم،مگه من مسئول کلید خاموش و روشنیشم که بدونم کی روشن میشه کی خاموش چه سوالایی میپرسی هاا

پوکر نگاهش کردم چرا همه اینجوری شدنننن

اون از جین هیونگ که کارد بهش بزنی خونش در نمیاد ..اون از جونی هیونگ که زنده به سرش و همش چرت و پرت میگه ...اخه نمیدونم بیدار نشدن این چه ربطی به بقای نسل جدید داره ؟؟؟

این از هوپی این که عصاب مصاب نداره

کوکی هم کلا مغز نداره ولش...هییییی...بگذریم از روزی که تو بغلم غش کرد دو روز میگذره که بیهوشه و من تصمیم گرفتم بعد دو روز نگران شم و زنگ بزنم به هوپی هیونگ ...که البته باید بگم سرکارش با کوکی بود؟؟؟

به پایین تنشون نگاه کردم ...هنوز سیخ بودن 

جیمین:هیونگ بهتره زودتر بری سر کارت با کوکی

کوکی:من که .....

هوپی هیونگ پیش دستی کرد و دستشو گرفت و برد بیرون

هوپی:فعلا

انگار منتظر بود من اینو بگم:/

یه نگاه به ریخت و پاشای هوپی هیونگ نگاه کردم وعض نذاشته بود همه جااااا مخصوصا رو تخت پر بود از پنبه و بانداژ و حتی زحمته جمع کردن وسایلشم به خودش نداده بود ....همین جور که داشتم اتاق رو مرتب میکردم فکر کردم..سیخ بودن اینقدر درد داره؟؟؟؟....بعد از کلی بالا پایین کردن اطلاعات توی مغزم شونه ایی بالا انداختم و زمزمه کردم