نامجین
جین:خیلی وحشیییی...خرس
نامجون:همین که هست تو خودت منو همین جور وحشی قبول کردی
جین:اینطوریههه
نامجون:اهااااااا
جین:اوکی وقتی نزاشتم نزدیکم شی وبهم دست بزنی اونوقت ادم میشی
نامجون: راست ...میگی؟
جین:معلومه...دروغم کجا بود
نامجون:تو این کارو با من نمیکنی ...میکنی؟؟
جین:اه. حالا که اینجوریه باید ببینم. چی میشه اونوقت بهت....
نامجون:چی شد ...داشتی میگفتی
جین :فکر کردم صدا......
نامجون:چی فکر کردی ..بابا چرا اینقدر خورد خورد حرف میزنی قلبم افتاد تو شورتم
جین:جوناااا
نامجون:جونم ؟؟چی شده
جین ترسیده از تخت پاشد و با دو به سمت در اتاق رفت و باز کرد و با وحشت سمت اتاق ویمین رفت با صحنه وحشتناکی روبه روشد
نامجون:جین وایستا چی ش.... یا خدا این چرا اینجوریه
جیمین وحشت زده بالا سر ته ته. نشته بود و محکم میزد تو گوشش تا بهوش بیاد
جیمین:هی ته ته ...خودتو نزن به غش اوکی ..ته ته
جین:چی شده مینی ،چه اتفاقی افتاد
جیمین که حواسش به حضور اون دوتا نبود امد پاشه که تهیونگ و بلند کنه با صدای جین ترسید و پاهاش به هم گره خورد و با ارنج توی صورت ته فرو امد
جیمین:یاااا سکته کردم
نامجون:از روی اون بدبخت پاشو نابودش کردی
جیمین با حس خیسی روی ارنجش
نگران سریع پاشد و شاهکارشو مشاهده کرد
جین :زدی ریدیییی فرزندم
نامجون سریع دستمال گرفت رو دماغ تهیونگ گذاشت
نامجون:حالا نمی خوای بگی چی شد ؟؟
جین:و اون توپ کثیف از کجا امده تو خونه منننن
ESTÁS LEYENDO
𝑻𝒓𝒐𝒖𝒃𝒍𝒆 𝑴𝒂𝒌𝒆𝒓 𝑬𝒍𝒆𝒎𝒆𝒏𝒕
Fantasía(های به ریدرها عزیزم لینک پارت های ویرایش شدش قرار گرفته در پارت اول لطفا اگه به این بوک برای خوندن فرصت دادید لطفا فایل های ویرایش شده اش رو چک کنید و لذت ببرید 💜) کیم تهیونگ حتی اسمشم باعث میشه سرتو بکبونی تو دیوار کیم تهیونگ عنصریه که تنها کار...