part 3

2.4K 264 48
                                    

.

.

سه سال بعد !

سه سال از اون شب گذشت. در طی این سه سال یونگی و تیم فاکس افت شدیدی کرده بودن و سعی میکردن با بردن مسابقه های کوچیک ، شهرتشونو آروم آروم برگردونن و هر روزم بیشتر از قبل مورد تمسخر راننده ها و تیم های جدید و قدیمی قرار میگرفتن.

از اونطرف اما جیمین بعد از اون تجاوز دیگه اون آدم سابق نشد. تیمشو منحل کرد و تمرکزش رو گذاشت روی رانندگی ولی هیچوقت خودشو نشون نداد. قصد اون انتقام بود و نمیخواست ضعیف عمل کنه.
در تمام این سه سال کسی از جی پارک خبری نداشت و خیلی از راننده ها و کمپانی هاشون از اینکه تامین کننده و مهندس خوبشون رو از دست دادن ناراحت بودن که البته تیم فاکس هم یکی از همین گروه ها بود.

هوسوک و تهیونگ هم خیلی سعی میکردن به جیمین کمک کنن اما اون خودشو تو دنیای خودش غرق کرده بود و از اونا دوری میکرد.

اوایل اونا کنجکاو بودن که دقیقا اون شب چه اتفاقی برای جیمین افتاده و خیلی سعی کردن ازش بپرسن ولی جیمین هیچوقت بهشون نگفت. تنها کسی که از واقعیت ماجرا خبر داشت جونگ کوک برادر جیمین بود که حتی از نقشه انقامش هم با خبر بود و تغییرات عجیبی در رفتار جیمین میدید ولی جلوش رو نگرفت. جیمین روزهای خوبی رو سپری نمیکرد و برادرش قصد داشت حسابی از همه لحاظ حمایتش کنه.
جونگ کوک دو سال از برادرش کوچک تر بود و در کنارش کار آموزی میکرد. اما بعد از منحل شدن تیم جی پارک رویای مهندس شدن مثل برادرشو از دست داد و تصمیم گرفت فقط به درس و دانشگاهش بچسبه.
جیمین نتونسته بود واقعیت رو از برادرش پنهون کنه و زمان مستیش همه چیزو اعتراف کرده بود. ولی پشیمونم نبود. بالاخره یکی بود که درد واقعیش رو میدونست.

.

.

.

جیمن در راه بار بود. بعد از تمرین رانندگی امروزش نیاز به یه نوشیدنی قوی داشت. این براش مثل یه روتین شده بود. تمرین ، مشروب و ....!

وارد بار شد و روی صندلی کنار پیشخوان نشست. جایی که تقریبا براش یه مکان همیشگی شده بود. نوشیدنی قوی ای هم مثل هر روز سفارش داد.

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
Dark Race 🔞 (yoonmin) Where stories live. Discover now