+ تو نمیتونی جی پارکو پیدا کنی!
-اونوقت چرا؟
+ چون جلوت ایستاده !!!!!....یونگی کمی در جای خودش متوقف شد و سر چاقو رو پایین آورد بعد از چند ثانیه زل زدن تو چشمای جیمین کم کم گوشه لبش کش اومد و تبدیل به لبخند و بعد قهقهه بلندی شد. بعد دوباره آروم چاقوشو بالا آورد و دوباره به حالت قبلی روبروی صورت جیمین گرفت و ادامه داد
-قشنگ بود. خندیدم. چقدر بهش فکر کردی؟ تو ون همچین چیزی رو سرهم کردی؟
+ دروغ نمیگم
-باشه منم باورم شد. خب کجا بودیم؟ آها برگردیم سر بازیموناولش جیمین نمیدونست چطور از این موقعیت فرار کنه ولی فکری به نظرش رسید و اونم این بود که از شرایط به نفع خودش استفاده کنه. ولی مجبور بود رازی که حالا تا حدودی لو رفته بود رو بپذیره. هرچند نمیتونست بیشتر از این پنهونش کنه و ممکن بود وضعیت بدتر از اینا پیش بره. برای همین گفت
+ بهت ثابت میکنم!
-هنوز میخوای به این کار بامزت ادامه بدی؟ ببین حتی اگه کلید کارگاه جی پارکم بزاری جلوم بازم باور پذیر نیست
+ چرا نیست؟
-یعنی میگی باور کنم توی جغله که حتی از منم سنت کمتره ، بهترین تعمیرکار و مهندس این کشوری؟ جی پارک بزرگ؟ تو؟ جی پارک حتما باید یه پیرمرد نابغه باشه که الانم یا مرده یا خودشو تو یه لونه موش قایم کرده.
+ اگه اینطوره کی باورش میشه تو شوووگای بزرگ و بهترین راننده البته بهترین راننده سابق! باشی؟ توام باید یه پیرمرد با تجربه باشی ها؟!
-داری مسخره میکنی؟
+ نه خیلی ام جدی ام. حقیقتو میخواستی؟ اینم حقیقت. من جی پارکم و تمام قطعاتی که بهت دادم مال خودم و ارتقا یافته خودمه ولی بخاطر اینکه نفهمی لیبلشون نزدم. چون نمیخواستم هویتم لو بره. ولی حالا که یه چیزایی فهمیدی دیگه نخواستم بیشتر از این تو سوالا و جهل خودت بمونی پس بهت واقعیتو گفتم.یونگی کمی فکر کرد و بعد ادامه داد
-میدونی چیه معلومه خیلی به جمله بندیات فکر کردی و سرگرم شدم. جدی میگم! پس بزار باهات یه بازی دیگه بکنم! بهش به چشم یه فرصت نگاه کن. ولی اگر ببازی و معلوم بشه که داری مسخرم میکنی ایندفعه بهت درس نمیدم یه کاری میکنم از جلو چشمم ناپدید بشی. شایدم فروختمت به آلفرد. به نظر میاد هنوزم خواستارت باشه!
جیمین کمی فکر کرد. اوضاع داشت خطرناک میشد برای همین باید یه جوری یونگی رو قانع میکرد چون به نظر میومد باورش براش خیلی سخت باشه.
+ قبوله. میتونم......یونگی حرفشو قطع کرد و گفت
-نه. این تست منه. تو لازم نیست ایده بدی. راستش من یه ماشین بی ام دبلیوی کلاسیک دارم. باید بدونی که کسی تو کره اونارو تعمیر نمیکنه! قطعاتش پیدا نمیشه و کارکردشم خاصه. تقریبا سه سال پیش یه مشکل پیدا کرد و منم چون روابطم با مافیا قطع شد نتونستم از مرز ردش کنم پس اون ماشین گرون قیمت برام شد یه تیکه ضایعه گوشه گاراجم. هیچکس رو نتونستم پیدا کنم که تعمیرش کنه یعنی هیچکس نتونست بفهمه مشکلش چیه و البته که تنها کسی که شاید میتونست نظر بده جی پارک بود که اونم ناپدید شده بود. پس...... اگر حق با تو باشه تو تنها کسی هستی که میتونه تعمیرش کنه. پس این فرصتو بهت میدم. از الان تا فردا شب 24 ساعت وقت داری روش کار کنی. ماشین توی زیرزمینه هتله. ولی تو این 24 ساعت حق نداری جایی بری! تلفنتم پیش من میمونه. نمیتونی از کسی کمک بگیری. پس یا تعمیرش میکنی و خودتو ثابت میکنی یا یه تماس با آلفرد میگیرم!
YOU ARE READING
Dark Race 🔞 (yoonmin)
Actionهمه چیز از مسابقات غیر قانونی ماشین بوسان شروع شد. جیمین نمیدونست چرا به خاطر بردن یه مسابقه ساده باید شکنجه شه و بهش تجاوز بشه. و یونگی هم میدونست که با این باخت شهرتش زیر سوال رفته و باید خشمشو خالی میکرد! ...... اما جیمین حالا که یه بار در مساب...