صبح روز مسابقه آخر برای گواهینامه فیا
سه روز بود که توی لندن بودن. جیمین تمام مدت درگیر کارای خودش بود و یونگی هم تمرکزشو روی مسابقه گذاشته بود. این چند روز اصلا باهم برخوردی نداشتن.
صبح زود بود که یونگی به سمت اتاق جیمین به راه افتاد و در زد. جیمین سریع درو باز کرد
- بیداری؟ فکر کردم باید خواب باشی.
+ نه. داشتم با تهیونگ حرف میزدم.
- آها... میشه بیام تو؟
+ چیکار داری؟
- یه کار مهم.جیمین کمی چشماشو ریز کرد و از جلوی در کنار رفت. یونگی هم وارد شد. به محض اینکه در بسته شد جیمین رو بغل کرد
+ چته؟
- آخیییی..... دلم برات تنگ شده بود.
+ برو اونور لوس نشو.
- یکم دیگه!کمی تو همون حالت موند و بعد عقب رفت
+ کار مهمت این بود؟
- خیلی بی احساسی. من سه روزه ندیدمت درحالی که هردو تو یه هتل بودیم و تو اصلا برات مهم نیست.
+ نه.... حالا برو آماده شو که باید بریم پیست مسابقه.
- .....
+ برو دیگه.
- باشه دارم میرم.به سمت در رفت اما لحظه ی آخر به سمتش برگشت و با لحنی آروم و بم گفت
- امشب دلتنگیمو نشونت میدم.زبونشو روی لبش کشید و از اتاق بیرون رفت. جیمین چشماشو تو حدقه چرخوند و به سمت چمدانش رفت تا لباساشو عوض کنه.
.
.تیم مهندسی و فنی زودتر رسیدن... مدتی بعد زیگمون و یونگی هم اومدن. تمام اعضای تیم لباسهای سفید و مخصوص تیمی میپوشیدن.
کمی قبل از مسابقه مصاحبه ی کاپا که رقیب یونگی بود و ازش دل خوشی نداشت درحال پخش شدن از تلویزیونه داخل جایگاه بود. یونگی وارد شد و حرفای اون از تلویزیون توجهشو جلب کرد که میگفت
*..... بله همه چیز طبق برنامه بود درباره ی سوالتون باید بگم امسال مسابقات نکات عجیب خودش رو داره مثل ورود عجیب تیم هیوندا به مسابقات که قبلا هم دربارش بهتون گفته بودم. رانندشون انگار اصلا راننده نیست و این موضوع خیلی داره مسخره میشه و سطح مسابقاتو آورده پایین!یونگی دستشو مشت کرد
- اون کثافتو باید بکشم....زیگون سریع جلو اومد
= یونگی نزار حرفاش بره رو مخت. اون کلا دنبال حاشیه و دشمن تراشیه.
- آره موفقم بود پس بزار همین الان برم دخلشو بیارم.جیمین از راه رسید و دست یونگی رو گرفت و به رختکن برد. درو پشت سرشون بست
+ میشه تمومش کنی؟
- ندیدی اون کثافت چی میگ....
+ باشه میدونم عصبانی هستی اما تنها چیزی که هیوندا و همه ی اعضاش دارن از تو میبینن عصبانیته... بزار وارد مسابقات بشی و خودتو چندبار ثابت کنی بعد برو براش شاخ و شونه بکش! الانم اینقدر صداتو نبر بالا و تمرکز کن... این فرصت آخرته.حرفای جیمین مثل مسکن عمل کرد. این آدم هر روزی که میگذشت بیشتر میتونست یونگی رو رام کنه.
- ممنون که هستی.
YOU ARE READING
Dark Race 🔞 (yoonmin)
Actionهمه چیز از مسابقات غیر قانونی ماشین بوسان شروع شد. جیمین نمیدونست چرا به خاطر بردن یه مسابقه ساده باید شکنجه شه و بهش تجاوز بشه. و یونگی هم میدونست که با این باخت شهرتش زیر سوال رفته و باید خشمشو خالی میکرد! ...... اما جیمین حالا که یه بار در مساب...