یک ماه بعد
یک ماه گذشته بود. جیمین دیگه به تمریناتش در فاکس نمیرفت و یونگی هم خیال نداشت شرطای جیمین رو قبول کنه. برای همین به همه اعلام کرده بود که جیمین از گروه انصراف داده و همچنین یه وارد کننده جدید پیدا کرده بودن. اما... کم کم مشکلات داشتن ظاهر میشدن.
ساعت حدود 9 صبح بود. امروز گروه فاکس یه مسابقه مهم داشت.
یونگی توی دفترش در هتل نشسته بود که جین و نامجون باهم وارد شدن. جین گفت
* رئیس یه مشکل داریم!
-باز چی شده؟
* وارد کننده جدیدمون زنگ زده میگه نمیتونه نیتروژن جدید واسمون بفرسته
-چی؟ چرا؟
* مثل اینکه بارشون به موقع نرسیده
-لعنتی.... خب به یکی از واسطه های مرزی زنگ بزن بگو برامون جور کنن
* راستش زنگ زدم میگن نمیتونن تا شب به دستمون برسونن. و امشب مسابقه مهمی داریم!
-چندتا برامون مونده؟
* سه تا تست نشده داشتیم ولی دوتاش مشکل تاخیر واکنش داره و یکی هم کافی نیست چون مسیر مسابقه طولانیه
- لعنتیا. آخه همه کارهارو باید میزاشتین امروز؟
* فکر نمیکردیم مشکل داشته باشن. مثل اینکه این وارد کننده جدیدمون هم تو زرد از آب درومد.نامجون کمی فکر کرد و گفت
= میگم رئیس نمیتونی از جیمین بخوای یه امشبو برامون چندتا بفرسته؟
-نه اون دیگه با ما کار نمیکنه
= ولی رئیس اگه بخوای من بهش زنگ میزنم. مطمئنم رد نمیکنه
-گفتم نهجین کمی فکر کرد و بعد پرسید
*رئیس هنوزم نمیخوای بگی جیمین چه رابطه ای با جی پارک داره؟نامجون تعجب زده گفت
= چی؟ چی میگی؟
*رئیس بهت نگفته؟ ماه پیش جیمینو تعقیب کردیم و روبروی کارگاه جی پارک پیداش کردیم
= رئیس این چی میگه؟ من غریبم؟ چرا به من نگفتی؟
*حالا بیخیال شو. ولی موضوع اینه که بعد از اونشب دیگه جیمینو ندیدم. چرا بهمون نمیگی قضیه چیه رئیس؟لیسا که پشت در بود و داشت حرفاشونو گوش میداد سر زده درو محکم باز کرد و وارد شد و گفت
/ جیمین همون جی پارکه!
نامجون و جین از تعجب دهنشون باز مونده بود و هردو با تعجب گفتن
= چییییی؟
*هااااا؟؟؟یونگی سرشو بالا آورد و به لیسا نگاهی بی حس انداخت و گفت
-کسی بهت اجازه داد حرف بزنی؟ بعدم کی بهت گفته که اون واقعا جی پارکه؟
/ بیخیال رئیس اون بهمون ثابت کرد. مشکل خودته که داری لج میکنی. بازم وضعیت داره خراب میشه. چرا نمیگی چی شده؟نامجون گفت
= وایسین ببینم چی رو ثابت کرده؟ کی؟ جیمین؟ من چرا از همه چی بیخبرم؟
*راست میگه چرا لیسا باید بدونه ما نه
/ خیلی بچه این شما دوتایونگی از کلافگی دستشو رو میز کوبید و گفت
-خفه.... با هر سه تاتونم. جیمین ادعا میکنه جی پارکه... منم ازش خواستم بی ام دبلیو تو گاراجو تعمیر کنه و انجامش داد و برای موندنش شرط گذاشت که باید تو هر مسابقه ای که میخواد شرکت کنه و منم بهش کمک کنم. منم قبول نکردم. هنوز نمیتونم باور کنم جی پارکه. فقط یه چیزایی بلده. همین. نمیتونم حضورشو تحمل کنم پس خودمون تنها باید همه چیزو درست کنیم.
YOU ARE READING
Dark Race 🔞 (yoonmin)
Actionهمه چیز از مسابقات غیر قانونی ماشین بوسان شروع شد. جیمین نمیدونست چرا به خاطر بردن یه مسابقه ساده باید شکنجه شه و بهش تجاوز بشه. و یونگی هم میدونست که با این باخت شهرتش زیر سوال رفته و باید خشمشو خالی میکرد! ...... اما جیمین حالا که یه بار در مساب...