ساعت هشت شب بود.
جیمین روی کاناپه نشسته بود و مسابقات ماشین رو از تلویزیون نگاه میکرد. جی جی هم خیلی آروم کنارش دراز کشیده بود.
صدای پیامک گوشیش به صدا دراومد
( - هی نابغه خونه ای؟ )جیمین نفس حرصی ای کشید و گوشیشو کنار انداخت. گوشیش همینطور پشت سر هم صدا میداد و بهش توجهی نمیکرد.
همون لحظه در به صدا درومد. بلند شد و به سمتش رفت.
یونگی پشت در بود. جیمین نگاه تعجب انگیز و خسته ای بهش انداخت
- نمیخوای دعوتم کنی داخل؟
+ دنبال دردسری نه؟
- از کی؟ از توی بامزه؟! عصبانیت تو فقط سرگرم کنندست.... حالا برو کنار.جیمین رو کنار زد و وارد شد. جی جی که یونگی رو میشناخت سریع به سمتش دوید و براش دم تکون داد. یونگی هم با لبخند از زمین برش داشت و بغلش کرد
- سلام کیوتیه شماره دو!
جیمین کلا اخمی روی صورتش بود. یونگی با ذوق بهش نگاه کرد
- اخم نکن دیگه.... سه روزه کلا پیدات نیست. پیام و زنگامم که جواب نمیدی. دلم برات تنگ شده بود!
+ فکر کنم دربارش باهم حرف زدیم.
- آره کاملا خط و نشونتو شنیدم ولی میخواستم باهات حرف بزنم.
+ درباره ی؟
- خب.... تنها چیزی که بینمونه..... سکس!
+ حرفی ندارم.... الانم نیاز ندارم.... پس برو.
- تند نرو.یونگی جی جی رو زمین گذاشت و به سمت کاناپه رفت و نشست. چشمش به تلویزیون افتاد
- از الان رفتی تو جو مسابقات؟
+ .....یونگی کنترل رو برداشت و خاموشش کرد
- میشه بیای بشینی؟ حرفمو میزنم و میرم.جیمین چون میخواست از شرش خلاص شه مجبور بود حرفاشو بشنوه پس رفت و با فاصله کنارش نشست
+ بگو.
- ببین جیمین من به تصمیمت احترام میزارم. ولی حقیقتش اینه که من از سکس با تو خوشم میاد! اولش اینجوری نبود اما خب برام جذاب شد. و میدونم که توام با من مشکلی نداری و خوب باهم کنار میایم پس بیا قواعدمونو کمی تغییر بدیم.
+ یعنی... چی؟
- بیا دو طرفش کنیم.... اگه منم ازت بخوام انجامش میدیم.
+ امکان نداره.
- نترس بیشتر از چهار پنج بار تو هفته انجامش نمیدیم!جیمین با نگاه سوالی و اخم غلیظی نگاش کرد
- شوخی کردم منظورم هفت هشت بار بود!!!
+ ......
- قیافت الان خیلی باحال شده..... باشه باشه منظورم اینه اگه منم بهت پیشنهاد دادم و اگه تو مودش بودی رد نکنی. هنوزم تصمیمش با خودته.
+ .....
- و اینکه.... فقط با من انجامش بده!!
+ هاا؟!؟!!
YOU ARE READING
Dark Race 🔞 (yoonmin)
Actionهمه چیز از مسابقات غیر قانونی ماشین بوسان شروع شد. جیمین نمیدونست چرا به خاطر بردن یه مسابقه ساده باید شکنجه شه و بهش تجاوز بشه. و یونگی هم میدونست که با این باخت شهرتش زیر سوال رفته و باید خشمشو خالی میکرد! ...... اما جیمین حالا که یه بار در مساب...