و من برای خودم
از تو قفسی ساخته ام...
امن، زیبا و آفتابی🌻☀️#عباس معروفی
_______
فصل سوم دوزخی
در آن روز کالمن، پیغام جادوگران را پاسخ داد و موافقت خود را جهت برگزاریِ اولین و رسمی ترین جلسه که بین خون آشامان و جادوگران بود، اعلام کرد.
نه زمانی برای تلف کردن وجود داشت و نه دلیلی برای تعلل.
در نتیجه قرار بر آن شد که روز و زمان جلسه، به صلاحدید شاهان و مقام داران هر دو قلمرو تعیین گردد.
اولین دیدارِ خون آشامان با جادوگران به عنوان متحدان، هیچ گاه از ذهن خون آشام های کالمن و جادوگران جاوانا پاک نمی شد.
همیشه چنین است که اولین ها، هیچ گاه به دست فراموشی سپرده نمی شوند.
در دیدار اول، می شد احساساتی چون بدبینی، بی اعتمادی، شک، تردید، خشونت و سنگینی روحی را از جمع آنان حس کرد.
اما شک نداشتند که دیدار دوم، بسیار قابل تحمل تر از اول خواهد بود. چون سوءتفاهم های اولیه، تا حدود زیادی بر طرف شده و آن ها در حال حاضر به یکدیگر نیازمندند تا پایه های سلطنت خود را محکم و استوار نگاه دارند.
هنوز هم باور این موضوع، برای بسیاری از خون آشام ها و جادوگران دشوار بود که حالا دو قلمروی فرمانروایی جاوانا و کالمن، با یکدیگر متحد اند و یکی حساب می شوند!
مسلم است که برای باور و هضم برخی مسائل، زمان نیاز است.
قلمروی فرمانروایی کالمن
YOU ARE READING
Dweller Of Hell
Fanfictionداستانی متفاوت در دنیایی متفاوت... دنیایی که تنها متعلق به شیاطین، جادوگران، خون آشامان، گرگ ها و الف هاست. خلاصه ی این داستان در چند جمله نمی گنجد بلکه تنها باید با آن همراه شد. ماجرای رابطه ای که در ابتدا با نفرت شروع شد... یا رابطه ای که ترس و دو...