اون مسته و حالش بده

1.2K 121 9
                                    

زين خنديدو گفت-باشه باشه!ولى خب من فقط ميام اونو ميزارم اونجا و ميبرم!ولى خدا رو شكر امشب ميبينمت
-امشب؟
زين-ارههه!تمام بروبچ كالج دعوتن
-همشون؟
زين-همشون
******
سريع رژ لب قرمزو برداشتمو با دقت روى لبم كشيدمو بعدم سايه ى مشكى زدم و با يكم خط چشم بالاى چشمم و رفتم كه لباسم كه دكلته بودو كمرش باز بود و چسبونو مشكى بودو در اوردمو تنم كردمو رفتم جلوى ايينه!خوب شد!سريع گوشيمو برداشتم وبعدم رفتم و كفشاى پاشنه بلند مشكيمو تو دستم گرفتمو دره اتاقمو اروم باز كردم!مامان نبايد ميفهميد مگرنه كلم رفته بود
پاورچين پاورچين از جلوى اتاق مامانم رد شدم و داشتم از پله ها ميرفتم پايين كه يه صدايى از پشت سرم گفتم-نميزارممم در بريييى!اين مهمونيه بزرگه دوسته قديميمه كه تازه پيداش كردم!
جيغغ كشيدمو از پله ها رفتم پايينو داد زدم-خودمو ميرسونم قول ميدممم!
و دستمو بردم و سويچ فرارى رو از روى كابينت قاپيدم كه مامانم جيغ زد-با فرارى كارى نداشته باش
-بردمشششش
اينو گفتمو سريع كفاشمو شوت كردم جلوى درو پوشيدمشون و باهاشون دوويدم سمت فرارى و تخت گاز به سمت خونه ى انا رفتم
*****
دمه خونه كلى ماشين جور واجور از هر مدلى و قيمتى پارك شده بود!پيه!انگارى نمايشگاه ماشين بود!سريع پارك كردمو و پياده شدمو رفتم داخل خونه!هركى به هركى بود
رفتم تو كه يهو يه صداى جيغى اومد و انا رو ديدم كه با يه لباس بنفش تيره داشت به سمتم ميومد و دستاشو باز كردمو منو تو بغلش گرفت
انا-اومدى اومدى
-فكر كردى تولدتو از دست ميدم؟
انا تو بغلم بالا پايين پريد-نه نه نه عاشقتم بدون تو خوش نميگذشت
*****
نايل نور گوشيشو روشن كردو گفت-ببينين بچه ها!تو اين تاريكى من نميبينم گوشيم كجاست؟واقعا نميدونم نيم ساعته دارم دنبالش ميگردم
همه يه نگاه به هم كرديم و بعد زديم زير خنده
زين-گوشيت تو دستته
و قهقهه زد
نايل يه نگاه به دستش كرد و گوشيشو ديد-عههه؟اين گوشى منه؟خوبه پيداش كردم و بعد پرتش كرد عقب كه صداى شكستن اومد
-فكر كنم زياد خورده!
لو رفت سمت نايل دست نايلو انداخت دور گردنشو گفت-بيش از حد!ميبرمش بالا تا روى يكى از تختا بزارمش
يهو يه صدايى گفت-سلام
انا برگشت سمت صدا و گفت-نميومدين ديگه!
برگشتم!اون اقاى وزغ نميدونم كدومشون؟
هروارد-شد ديگه!و يه لبخند زد كه دو تا چال در اومد اهان پس اين هريه!
هرى-يكم ديگه هم بايد برم ولى دوباره برميگردم
انا-هرييييى
هرى-ببخشيد ديگه اناا!
و خم شدو دستشو گذاشت دو طرف صورت انا و لپ انا رو بوسيد!ها؟
هرى-ببخشيد!ميام خو!
انا-خيلى بدى!حالا اون داداش حال به هم زنت كجاس؟
هرى موهاشو به هم ريختو گفت-فكر كنم وسط بازيه لب بازيه!(همون كه كاغذ و بوس😹)
انا-هرى اون بازى اسم داره نه لب بازى
هرى-اونا فقط براى اينكه همو ماچ كنن اين بازيو ميكنم!اين مسخره بازيا چيه بگيرن دختره رو راحت بوس كنن
ديانا-همه كه مثله شما راحت نيستن
هرى-اره ديگه و دوباره موهاشو به هم ريخت
ديانا و انا رفتن و منو هرى تنها شديم يهو هرى نزديكم شد و خنده ى بامزه اى كردو گفت-چطورى خوبى؟
-من كه خوبم!ولى تو مثله اينكه بهترى
هرى پوفى كشيدو گفت-نه اصلا
و خودشو انداخت روى مبل
-ميخواى حرف بزنيم؟اينو گفتمو نشستم روى مبل كنارش
هرى سرشو به پشتى صندلى تكيه دادو گفت-نه
-نميتونم كارى كنم بهتر بشى؟
هرى-هيچكس نميتونه با اين حال من كارى بكنه
خم شدو يه ليوان ابجوى جلوشو برداشتو سر كشيد حتى براش مهم نبود كه ماله كسى بود؟
هرى لبشو گاز گرفتو گفت-پدرو مادرم دارن جدا ميشن. اورى باهام بهم زده اصلا نميدونم چيكار كنم
انگار يه چك زده بودن تو صورتم-مامان بابات؟اوريييى؟مگه شما نميخواستين ازدواج كنين؟
هرى يه نگاه بهم كردو گفت-رفتم خونه ماركوس و ديدم كه...اونا با هم...
دستمو گذاشتم جلوى دهنم و جلوى هريو گرفتم-نميخواد ادامه بدى
هرى-من دوستش داشتم....من اون لعنتيو!و دستشو مشت كرد جورى كه دستش سفيد شد
نزديكش شدم و دستمو گذاشتم روى شونه اش-ببين هرى...تو بايد جورى نشون بدى كه برات مهم نيستو بدون اون هنوز قويى
هرى نفسشو فوت كرد كه از نفسش فهميدم كه مسته!اون پس قبل اينجا هم خورده بود!
هرى چشاشو بستو بعد يهو سرشو گذاشت روى شونه ى منو خودشو به گردنم ماليد جورى كه تمام تنم مور مور شد-اره...هم...منم نيست...
هرى خودشو بهم نزديك كردو سرشو تو گردنم قايم كرد جورى كه نفس ميكشيد حس ميكردم روحمو ميكشه و پس ميداد!فاك!اون چرا انقدر...به من نزديك شده؟ميتونستم بگم ضربان قلبم روى هزاره
هرى دستشو گذاشت روى دستم و از قسمت ارنج دستم تا كف دستمو دستشو كشيد روى پوستمو از جلو دستمو گرفت!لعنتى اين چش شده؟
هرى همين جور دستمو فشار ميداد كه حس ميكردم الانه دستم له بشه
يكم خودم ازش دور كردم كه هرى دستمو ول كردو يهو كمرمو گرفتو گرميه لباشو روى لبام حس كردم و زبوشو كه روى لبم ميكشيد(:|)
____
نايل😂💦💧

Twinge (Styles brothers Fanfic)Where stories live. Discover now