Twinge (Styles brothers Fanfic)

نشونتون ميدم

جيغ زدم-ايكاش موهامو باز نميكردم
موهام به سمت عقب رفته بودو اين باعث ميشد سرم به عقب برده
همين طور داشتم جيغ ميكشيدم و به جد اباد كسى كه ترن هواييو ساخت فحش ميدادم كه يهو يه دستى دور كمرم حلقه شدو رفتم تو بغل يكى
به جيغم ادامه دادم ولى دستمو دور كمر اون حلقه كردم،خودم و چسبوندم بهش و جيغ زدم-ميترسمممممم
سرمو از بدنش جدا كردم و تو چشماش زل زدم كه يهو حلقه ى دستش دور كمرم تنگ تر شد و گرمى لباشو رو لبام حس كردم كه چشمام گرد شد و حس كردم قلبم تند تر از حد معمول ميزنه(-.-)
دهنشو باز كردو لبامو كرد تو دهنش و زبونشو روى لبام تكون داد(-.-)و برداشت!اين يه بوسه ى اروم!و خوب بود؟خوب؟اره اين حس خوبى بود!حتى بهتر از بوسه ى هرى...حتى بهتر؟
تو چشماش زل زل و دهنم باز بود!ادوارد لبخند زد و تو چشمام نگاه كرد
يهو حس كردم ترن برعكس شد  و خون اومد تو مخم و موهام برعكس شد:|كه سريع به سمت ادوارد رفتم و رفتم بغلش كه اون خنديدو دستشو گذاشت روى سرم و سرمو فرو كردم تو گردنش و دستامو محكم دورش حلقه كردم-فاااااااااك
*****
كمربندو باز كردم و سريع از ترن در اومد و مثله مستا رفتم تو شهربازى ! پاهام تو هم پيج ميخورد و حس حالت تهوع داشتم
ادوارد خنديد و اومد كنارمو كمرمو گرفت تا نيوفتم
انگشت اشارمو اوردم بالا و گفتم-يعنى من گوووه بخورم يه بار ديه بيام شهر بازى 🤕☝🏻️
ادوارد منو نشوند روى يه صندلى-خوش گذشت كه
-آآآرههه تو كه حال كردى همش به من ميخنديدى
سكسكه كردم و دستمو گذاشتم روى دهنم-خدايا
ادوارد خنديد-الان ميرم برات يه آب بيارم همينجا بشين
لم دادم-باشه باشه
*******
*هرى*
دستمو مشت كردم و به اونا نگاه كردم كه ادوارد بلند شد و رفت
الان برم پيشش؟اره!
نصف راهو رفتم كه يهو يه فكرى به ذهنم رسيد و سريع راهمو برگشتم و لبخند شيطانى اومد رو ذهنم
-كه ميبويس اره اقا ادوارد؟نشونت ميدم!يعنى واقعا نفهميدن من عقبشون نشستم؟
_______
بويسدشششش-.-قلبش تند زد^~^فحش ندين:|
هريم طلافى ميكنه😈ارههه هرى اونجاس:)يوهاهاهاها:|