*****
به اون نگاه كردمو اب دهنمو قورت دادم-ريلى:|؟
هرى ادوارد همزمان-ارههه
-مامان😭من ميشاشم تو خودم كه😭
هرى-من پيشتم نگران نباش😎
ادوارد-كس نگو😒من پيششم😎
هرى-خير😒
ادوارد-برو باو😒
پسشون زدم-برين گمشين اصلا شما دوتا كنار هم ميشينين منم پيشه يه خره ديه اى ميشينم!
*****
ادوارد و هريو كنار هم نشوندم
-خوبه!^~^
وايسا ببينم:|پس كى پيش من ميشينه:|پشمامم😭
سريع نشستم سره جام و اب دهنمو قورت دادم
يهو هرى بلند شد و دور خورد و يهو دست يه دخترو گرفتم و زاومد كنار صندلى ادوارد-اى خانم زيبا!مطمئنا برادر جذاب من خيلى خوشحال ميشه كه خانمى به زيبايع شما كنارش بشينه!
و يهو دستشو گذاشت دور كمر دختره و بلندش كردم و كنار ادوارد نشوندش
ادوارد-وات ده....؟
هرى دستشو اورد بالا و گفت-چاكريم
و سريع اومد كنار من نشست و دستشو انداخت دور گردنم-چطورى؟
-اين كارت....
هرى-هم...؟^~^
-عاليييى بود😂
هرى خنديدو حلقه ى دستشو دور گردنم سفت تر كرد
خفه شدم باو:| به ادوارد نگاه كردم كه مثله بچه كوچولو ها اخم كرده بودو به زور داشت با دختره حرف ميزد كه يهو وسيله شروع به حركت كرد و من مثله چى سيخ سره جام نشستم و بعدش صدا جيغام
*****
*هرى*
سريع پريدم پايين و بعد برگشتم و دستمو گذاشتم دور كمر اريس و كشيدمش پايين
اريس-كيرم دهنت....الان حالم به هم ميخوره!:|
خنديدم-چيزى نداشت كه...
اريس بهم تكيه داد-اره...
يهو ادوارد گرمپ گرمپ اومد سمتمون
اريس خنديد-هه هه!دوست دختر جديد خوب بوددد؟
ادوارد-خفه!
خنديدم-شماره رد و بدل كردين؟
ادوارد تا خواست حرف بزنه اريس پريد وسط حرفش-من كارى به شما ندارم ولى بايد بريم!من ميرم تو ماشين
و دست كرد تو جيب ادوارد و كليدو در اورد و تلق و تولوق كنان رفت
منم خواستم همراهش برم كه ادوارد دستمو گرفتو كشيد
ادوارد-نشونت ميدم فهميدى بچه؟
دستمو از دستش كشيدم-بچه خودتيو اون دوست دختر جديدت!
ادوارد-به چه حقى اومدى وسط قرار منو اريس؟
قهقهه زدم-به چه حقى؟من هر غلطى كه دلم بخواد ميكنم
و راهمو كشيدم و رفتم
ادوارد داد زد-هر غلطيو بهت نشون ميدم عوضى
_____
خشم دراكولا:|
YOU ARE READING
Twinge (Styles brothers Fanfic)
Fanfiction+تو كارى كردى كه اون ازت متنفر بشه! -چى...؟ +تو داشتى بهش تجاوز ميكردى!كسى كه داداشت عاشقشه!ادوارد دارى چيكار ميكنى؟اين تو نيستى! -من...خداى من،من داشتم چيكار ميكردم؟ +توى لعنتى به خاطر يه شرط تمام زندگيتو به فاك دادى! *به عقب تلو تلو ميخوره و سوار...