-تو گفتى عاشق؟:|
هرى-نههه نههه من كى گفتم از دهنم پريد هر چى بود اخه من كلا عاشق و عشق و اينجور چيزا رو زبونمه
-بعل...:|
يه لحطه به هرى نگاه كردم كه همين جور روى تخت نشسته بودو از اون لبخند بامزه ها ميزد
-چرا پا نميشى خو گوره خر؟-.-
هرى-جانمممم؟=||||تو برو من پا ميشم
نه من ميدونم كه اين پا نميشه
دست به كمر شدم-پاشو~_~
هرى-باشه=|تو برو!😐😐😐
-نه تو نميخواى پاشى😐
و تو يه حركت پتو رو از روى هرى كشيدم كه هرى دستشو گذاشت روى اونجاش و تازه فهميدم جريان چيههههههه-.-
-خداااااا-.-
و رومو اونورى كردم
هرى-وقتى يه پسر سره صبح از تخت نمياد بيرون حتما يه قضيه مردونه اى در جريانه كه نمياد بيرون:|بفهممممممم:|(گرفتين؟😂)
-حالا فهميدم:|پاشو ديه:|منم ميرم:\
و برگشتم و پتو رو شوت كردم تو صورتش و از اتاق رفتم بيرون
*****
لو-ساعت ٢ بعد از ظهره!حوصلم به عن رفت كه-.-
ليام-بريم كنار ساحل؟
لو-دو بعد از ظهر؟
نايل لباسشو در اورد-ارههههه بريممم چه اشكالى داره گرمههه
ديانا-نايلم ديه لباسو در اورد،يعنى ما مخالفت كنيم مياد ميخورتمون😐
نايل-ببخشيد سس كچاب دارين؟
آنا-برا چيته؟😐
نايل-ميخوام ديانا رو بخورم^.^
ديانا- =|||||||||||||
يهو هرى با يه جين و تيشرت مشكى از پله ها اومد پايين
ادوارد-برو تيپتو عوض كن ميخوايم بريم ساحل
هرى گوشيش كه دستش بودو محكم زد زمين-اهههه شما هم هر دفعه برينين به حال من!اين همه تيپ زدم😤
-اون گوشى بود فكر كنما
هرى-خب كه چى؟:|
يه نگاه به گوشى كردم كه به معنيه واقعى خورد شده بود😐
هرى انگار تازه فهميده بود چيكار كرده و به سرعت روى زمين فرود اومد و خورده هاى گوشيشو از روى زمين برداشت
هرى-گوشييييممممم!زندگيمممممم!عمرممممم!عشقممممم!جونممممم...
و خورده هاشو ماچ كرد-نه زنده بمونننن
*****
*هرى*
همه لب ساحل لم داده بوديم و منم داشتم موج ها رو نگاه ميكردم كه يه لحظه نگاهم به اريس افتاد!خشگل شده بود با اون ست مشكى و سفيد-.-وايسا ببينم!من چم شده؟از اون موقع كه هم ديگه رو بوسيديم يه حس ديه بهش پيدا كردم!نكنه دوستش دارم...؟نه بابا...
يهو زين از روى زمين پاشد-حوصلم ريد كه:|مثله فيلم تايتانيك به افق خيره شديم:|اين هريه جلبكم كه اريسو خور
-جانمممممممممممم=||
زين-فكر كردى من كورم؟~.~
چشماى اريس از حدقه زده بود بيرونو به من زل زده بود
YOU ARE READING
Twinge (Styles brothers Fanfic)
Fanfiction+تو كارى كردى كه اون ازت متنفر بشه! -چى...؟ +تو داشتى بهش تجاوز ميكردى!كسى كه داداشت عاشقشه!ادوارد دارى چيكار ميكنى؟اين تو نيستى! -من...خداى من،من داشتم چيكار ميكردم؟ +توى لعنتى به خاطر يه شرط تمام زندگيتو به فاك دادى! *به عقب تلو تلو ميخوره و سوار...