همه پسرا دوويدم به سمت صدا كه ديديم مديسون ميخواد بپره تو اب و تا پريد زين گرفت كه مديسون دست و پا زد-ولممم كنن سه چشمى!افتاد تو ابببب!
جاستين سريع اومد سمتش و گفت-افتاد كه افتاد الان ما ميريم!
لويى دستشو كرد تو موهاشو با صدايى وحشتزده گفت-ده يكى بپره تو اب دختره مردددد
من سريع رفتم لب ميله و خودمو پرت كردم تو اب كه صداى شالاپ افتادن يكى رو تونستم بشنوم!كى ميتونست باشه؟
هوا گرفتم و رفتم زير اب كه اريسو ديدم كه همين طور داشت ميرفت زير اب!فاك!
سريع به سمت رفتم ولى نتونستم بگيرمش لعنتى
سريع دوباره رفتم بالا و نفس گرفتم كه فهميدم اونى كه باهام پريدتو اب كى بود!؟ادوارد!
تا خواستم برم زير اب يهو ادوارد با سرعت اومد بالا و اريسم بين دستاش بود. اه لعنتى! چرا هميشه اون بايد يه قدم جلو تر من باشه؟
******
ادوارد سريع اريسو گذاشت روى زمين و به قفسه ى سينش ضربه وارد كرد كه يهو اريس نيم خيز شد و تمام اب دهنش و ريخت بيرون(:/)و هواى دورو ورشو كشيد بين ريه هاش
تااينكارو كرد يهو چشماش سفيد شد و تو بغل ادوارد افتاد! اون غش كرد
ليام-يكى ببرتش بيمارستانن
جاستين-اره ارهههه!حركتم كه نكرديم يكى بدووه ببرتش
+ارهههههه بدو هرى بدو ببرش
اين صداى دورنم بود-.-خوبه والا:/
سريع خم شدم و اريس و از تو بغل ادوارد كشيدم و گرفتمش تو بغلم
رو به لو گفتم-كليد كيريه ماشينو بده كه من برم
لو كليد و داد به من و ددويدم به سمت ماشين
*****
روى صندلى نشسته بودم و سرم و بين دستام گرفته بودم و پامو محكم ميكوبيدم روى زمين!امروز خعلى گوه بود اون از شبش اون از وقتى كه بوسيدمش كه البته اونجا يكم خوب بود و بعدش افتادنش تو اب و الانم بيمارستان!چه شود...
يهو يكى گفت-اقاى استايلز؟ما خانم لئونارد اورديم تو بخش و اب توى ريه هاشو تخليه كرديم!الان ميتونيد اون رو بببنيد
سريع بلند شدم-مرسى!
پرستار هدايتم كرد به اتاق و رفتم داخل
YOU ARE READING
Twinge (Styles brothers Fanfic)
Fanfiction+تو كارى كردى كه اون ازت متنفر بشه! -چى...؟ +تو داشتى بهش تجاوز ميكردى!كسى كه داداشت عاشقشه!ادوارد دارى چيكار ميكنى؟اين تو نيستى! -من...خداى من،من داشتم چيكار ميكردم؟ +توى لعنتى به خاطر يه شرط تمام زندگيتو به فاك دادى! *به عقب تلو تلو ميخوره و سوار...