خیلی سریع نگاه راجر و زین به هم گره خرد اما لویی هنوز میدید که شایا چجوری در حالی که پوست لبشو از حرص میکنه به استایلز ها خیره شده.
لویی نفس عمیقی کشید و دستشو از پشت زین رد کرد و به شونه برهنه خواهرش رسوند.
"بسه شایا...اونجوری خیره نشو..."
شایا با مکث سرشو سمت لویی بر گردوند "بابا حق نداشت دعوتشون کنه، این خونه جایی برای اونا نیست"
بعد در حالی که از حرص صورتش قرمز شده بود ادای هری و در اورد "(زندگی پر از چرک)!باورشون شده که تو پاکی دست و پا میزنن"
لویی کله زین که حالا با خم شدنش سمت میز روبه رو بین صورت خودش و شایا بود رو به کاناپه تکیه داد و با ارامش گفت "بذار هرچی بخوان بگن،بذار ادعای پاکی کنن ولی بدون در اخر خودشون هم به قانون (اگه نکشی کشته میشی)پایبندن"
و نگاهشو به چشمای وحشی ته سالن دوخت که حالا با حرص به راجر خیره بودن.
اخم ریزی بین پیشونیش نقش بست و با لبخند گفت "هر کی ندونه ما میدونیم اونا از چی دارن میسوزن"
و هم زمان نگاهشون روی راجر نشست که چاقوی کوچیک جیبی شو باز و بسته میکرد
عصبانیت شایا جاشو به لبخندی خالصانه داد و در حالی ک دستشو تو موهای سفید رنگ راجر فرو میبرد گفت "اون یارو داره تو مغزش تو رو ده بار و تو هر کدوم به ده روش مختلف سلاخی میکنه"
راجر که در حال بیرون اوردن دست شایا از تو موهاش بود با دیدن جهت نگاه لویی نگاهش رو سمت هری کشید و باهاش چشم تو چشم شد.
اولش نفهمید واقعا دلیل اون نگاه برزخی چیه اما وقتی متوجه اصل موضوع شد نیشخند زد، نگاهش رو با یه چشمک تموم کرد که باعث شد هری از خیره شدن دست برداره.
راجر لبخندشو جمع کرد و رو به شایا و لویی پرسید "اون هنوز فکر میکنه اون شب من داخل اون اتاق بودم؟"
شایا بلند خندید .لبای لویی به لبخند باز شدن و با نگاهش به دنبال زین گشت که حالا دود سیگارشو حلقه ای بیرون میداد.
زین که تو حال خودش بود با تیزی نگاه اون سه تا برگشت سمتشون و سیگارشو پشت گوشش گذاشت "چیه چیشده؟"
راجر "تو هنوز به اون مادر فاکرا نگفتی اون شب داداششون تورو با دوست دخترش تواتاق دیده؟ من یه ساله دارم نقش بازی میکنم"
زین که حالا فهمیده بود قضیه از چه قراره بلند بلند خندید و گفت " لعنتی، اونا هنوز فک میکنن اون تو بودی؟"
YOU ARE READING
The doomed
Fanfictionبه تئاتر تاملینسون ها خوش اومدید. برای ادامه بقا ، قوانین رو رعایت کن .یک ،به هیچ کس اعتماد نکن.دو، نقطه ضعفی برای خودت باقی نذار و سه تا میتونی از بیننده ها سوءاستفاده کن.حالا باید نقابی از بی نقصی به چهره بزنی و نذاری کسی بویی ببره اینجا واقعا چه...