92

259 53 381
                                    

شایا داشت به این فکر میکرد که کی باید جلوی راجر و نایل رو از رقصیدن با همدیگه بگیره .شاید هر وقت خواستن همدیگه رو ببوسن !

راجر بلند خندید و وقتی خواست نایل رو بغل کنه شایا بلاخره جلو رفت و جداشون کرد "الان همو می کشید احمقا!"

مهمونی کوچیکشون ، خیلی بزرگ و جدی شد .اگه لیام خجالت نمی کشید و بیشتر توی حلق زین می رفت دیگه فسادی نمونده بود که انجام ندن .

در حال حاضر تنها ادمایی که هوشیار بودن شایا و زین بودن. زین چون اجازه نداشت مواد بکشه و شایا چون حوصله نداشت .

البته که زین چند شاتی ویسکی نوشیده بود ولی هنوز هم می فهمید داره چیکار می کنه .نه مثل نایل که الان داشت با گلدون می رقصید .

شایا قهقهه زد و خواست متوقفش کنه که راجر مچشو کشید و با حلقه کردن دستش دور کمر شایا نذاشت دور بشه .

"شان شان " راجر با چشم های قرمزش خندید و دست شایا رو بالا گرفت "یکم تورک کن "

شایا بلند خندید و با کمال میل باسنشو لرزوند و باعث شد راجر طبق معمول از خنده قش کنه .

زین هم از روی کاناپه خندید و تظاهر کرد داره روی شایا پول میریزه .

هیچ کس نمی دونست چرا انقدر خوشحالن و چرا تصمیم گرفتن وقتی هری و لویی رو راهی مهمونی کردن اینجوری دور همدیگه جمع بشن و مهمونی بگیرن .

لیام بینی شو بالا کشید و روی شکم چرخید و خودشو از روی پاهای زین رد کرد تا سینه خیز به ماریجوانا برسه .

لیام"زین ..سیگار "

زین بدون اینکه نیاز داشته باشه به لیام نگاه کنه سیگارشو جلوش گرفت تا لیام توش ماریجوانا بریزه .

چند ثانیه بعد لیام چرخید و دود توی دهنشو خالی کرد .حالا از پایین داشت به زین نگاه می کرد .

شایا جیغ کشید وقتی راجر با تموم قدرت اسپنکش کرد "وحشی اشغال درد داره "

راجر اهمیتی نداد حالا خودش داشت شیک می زد ،انگار چیزی وجود داشت که بلرزه.

شایا دستاشو به کمر زد و از خنده کمی خم شد "زین الان لگنشو میشکونه اهنگو عوض کن"

زین مجبور بود کمی جابه جا شه تا دستش به گوشیش برسه ، پس با دستش کمی سر لیامو بالا اورد تا بهتر روی پاش قرار بگیره .

بعد وقتی اتفاقی دستش روی اهنگ ملایم و مناسب رقص رفت شایا خواست که همونو نگه داره . بعد دست راجرو گرفت و تلاش کرد باهاش برقصه .

The doomedWhere stories live. Discover now