s2_17

244 48 531
                                    

پارت طولانی و بوس بوسیه(۸۰۰۰ کلمه) ، خیلی کامنت میخوام ، قهرم ندید خدافس.
__________
لویی موقع ورود در نزد ، بعد از هر چیزی که بین خودش و هری گذشته بود در زدن هیچ چیزی رو مودبانه نشون نمی داد .

در میزد که چی؟ سلام هری من همین الان پایین بهت گفتم میتونم نامزدتو بخرم ولی هنوز برای ورود به اتاقت در میزنم و اجازه می گیرم .

ولی خب متاسفانه بهتر بود در می زد چون وقتی هری از سرویس اتاقش بیرون اومد و لویی رو با بطری شامپاینش دم در دید تقریبا زهره ترک شد.

لویی دست هاش رو به نشونه تسلیم بالا برد و بطری رو به ارومی تکون داد " فقط اومدم یکم با هم بنوشیم"

هری اخم کرد و دست های خیسش رو به شلوارش کشید" فقط برو بیرون "

لویی لبخند زد و جلو رفت، زانوش رو روی تخت هری گذاشت و به ارومی نشست " هری، تظاهر نکن ارزو نمی کردی که من بیام اینجا عزیزم!"

دستش رو شده بود ، دیگه تقریبا همه حرکاتش رو حفظ بودن " بهم نگو عزیزم "

لویی یکی از ابروهاش رو بالا انداخت" چرا انقدر لجبازی؟"

هری دست به سینه ایستاد و چند قدمی جلو اومد ، دروغ چرا اگه لویی دنبالش نمی اومد کل شب رو توی تخت گریه می کرد " چون تو‌ انقدر اعتماد به نفست بالاست "

لویی فقط لبخند زد و به راحتی بطری شامپاین رو باز کرد و همزمان بخش زیادیش رو توی لیوان برای هری ریخت .

هری به مسخره گفت" میخوای مستم کنی بهم تجاوز کنی؟"

و لویی کاملا جدی جواب داد" تو به من تجاوز نکنی من نمی کنم"بعد ناخنش رو چند بار به لیوان زد "بگیرش دیگه"

هری جلو رفت و لیوان رو گرفت بعد کمی ازش رو نوشید.

" می خوام حرف بزنیم " لویی خلاصه گفت و با تکیه دادن به ارنج هاش به هری نگاه کرد . هری با نگاهش یک بار لویی رو از نظر گذروند.

" چی برای حرف زدن باقی مونده؟"

" خیلی چیز ها، یک بار برای همیشه تمومش کنیم"

" تو برای من تموم شده ای " خلاصه کرد و ناخن هاش رو روی شیشه کشید .

لویی اه کشید " پونزده دقیقه ، فقط یک ربع از این بچه دو ساله نفهمی که بهش تبدیل شدی دور شو شاید حرف همو فهمیدیم "

خب ، هری دوباره خارش مشتش رو حس می کرد" برو بیرون "

لویی بدون نشون دادن اهمیتی گفت " نمیرم ، باورم نمیشه واقعا میخواستی با یه سکس وورکر ازدواج کنی"

The doomedWhere stories live. Discover now