های دیدید چقدر زود برگشتم ؟حالا که انقدر دختر خوبیم برای این پارت ارتون انتظار کامنت دارم خب ؟اگه بزنید تو ذوقم قلبم واقعنی میشکنه ..🥺
یه چیز دیگه اگه ادامه پارت قبلو نخوندید بخونیدشا
____________________
هری مطمئن شد قبل از اینکه در بطری شامپاین و باز کنه به اندازه کافی تکونش داده باشه،و لحظه بعد چوب پنبه حفظ کننده شامپاین جایی روی زمین بود .هریی بلند خندید و کفی که از شامپاین بیرون میریخت و به داخل دهنش هدایت کرد.
"جیزس! شامپاین و تفی نکن "لویی چشم غره رفت و جامشو برداشت.
"چرا ؟هنوزم دهنی منو نمیخوری؟"
"میخورم،ولی اگه بخوای هی بهم یاد اوری کنی دیگه نمیتونم حتی بهش لب بزنم"
هری هومی کشید و از بطری توی جام لویی ریخت ."به چی لب نمیزنی ؟"
"به ..." لویی اخم کرد تا دنبال جواب مناسب بگرده .
هری"به من ؟یا چیزایی که بهشون لب زدم؟"
لویی شونه بالا انداخت "جوابشو میذارم برای یه موقع دیگه "
بعد جامشو به بطری زد تا هری بلاخره یه کم دست و دل باز تر باشه .
خونه لویی خیلی کم تر از قبل شکل خونه به خودش گرفته بود ،بیشتر وسایلش توی اسباب کشی به خونه خودشون منتقل شده بود . ولی هنوزم جایی بری نشستن و البته خوابیدن وجود داشت .
"خدایا من حتماا سرما خوردم "هری با صدایی که کمی حالت تو دماغی به خودش گرفته بود غر زد .
"میخوای برم دارو خونه برات قرص یا چیزی بخرم؟"لویی شامپاینشو مزه مزه کرد .
"اگه به هر دلیل دیگه ای میخوای بری داروخونه و سرما خوردگی من بهونه است چرا که نه ؟"
لویی تموم تلاششو کرد تا شامپاینشو توی دهنش نگه داره و در لحظات اخر حس میکرد همش قراره از دماغش بیرون بپاشه .
هری اینبار کسی بود که لویی و به سخره گرفت و خودشو روی زمین کشید تا به لویی برسه .
"بیب اگه اشتباه نکنم توام سرما خوردی چون رنگت داره به قرمزی می زنه "
لویی محکم ترین نیشگونی که میتونست و از هری گرفت و باعث شد پسر از خنده ریسه بره و سرشو روی پای لویی بذاره .
"واقعا هری؟ میخوای ببینی کی زودتر رنگش تغییر میکنه؟"
"متاسفم لو ولی قبل از اینکه مسابقه رو شروع کنی بازنده ای ..از آینه بپرس"
لویی انگشتاشو بین موهای هری سر خوش کشید "مستی مگه نه؟"
هری انگشت اشاره و شستشو به هم چسبوند "خیلی کم..شاید انقدر"
لویی لبخند زد پیشونی هری رو بوسید .
YOU ARE READING
The doomed
Fanfictionبه تئاتر تاملینسون ها خوش اومدید. برای ادامه بقا ، قوانین رو رعایت کن .یک ،به هیچ کس اعتماد نکن.دو، نقطه ضعفی برای خودت باقی نذار و سه تا میتونی از بیننده ها سوءاستفاده کن.حالا باید نقابی از بی نقصی به چهره بزنی و نذاری کسی بویی ببره اینجا واقعا چه...