سلام به همه.
اومد ننه😎✌🏼چطور مطورید؟؟🤪
خسته نباشید بابت رایگیریها. ترکوندید😎✌🏼
لطفا با کاور نزنید....
ریخته شدن کام در کانکرد، پیگرد قانونی دارد.🧐پارت قبل خیلی نسبت به هرمن ارادت داشتید....
کمی بهش برخورد. گفت ازتون پذیرایی میکنه...😂😏📌این پارت هم بیشتر از ۸ هزار کلمست😅
اوکی. برید بخونید.
دستمال هم بردارید😀_______________________________
.
.
.
.
.
.• میرسد غمهای بیپایان به پایان، غم مخور!...•
.
.
.
.
د.ا.د لوییبدون اینکه کوچیکترین حرکتی بکنم یا حرفی بزنم، درست مثل تمام چند دقیقهی گذشته، به نقطهای خیره شدم و عین مردهای متحرک، فقط نفس کشیدم!...
هیچ حسی نداشتم...انگار پوچ و معلق بودم و روحم داشت توی اعماق سیاه وجودم سقوط میکرد ولی دوباره متولد میشد تا باز هم توی سیاهی سقوط بکنه!...
گاهی دردهات اونقدر زیاد میشن که دیگه حتی نمیتونی بهشون واکنش نشون بدی...
فقط ساکت میشی....نگاه میکنی...
از درد، هزاربار خرد میشی و فرو میپاشی ولی تنها کاری که انجام میدی، اینه که ساکن و صامت به نقطهای خیره بشی تا شاید بتونی اون درد رو باور کنی...
تا شاید بتونی هضمش کنی!!...گابریل(طبیب خانوادگی لویی که برای درمان هری، از بلژیک به فرانسه اومده بود) دستمال آغشته به دارو و الکل رو روی زخم کمرم فشار داد و همین کافی بود تا با درد، لبهامو به دندون بکشم و چشمهامو روی هم فشار بدم....
همونطور که روی تخت نشسته بودم، کمی بدن خشک شدهام رو جا به جا کردم ولی با درد وحشتناکی که روی کمرم حس کردم، دوباره متوقف شدم....
ولی بزرگترین درد من، اینها بود!...بزرگترین درد من پسری بود که جلوی من، روی زمین زانو زده بود و بیتوجه به کسی یا چیزی، با بیچارگی اشک میریخت و با دستهایی که میلرزید، پارچه رو دور زخم پام میبست!....
اون بزرگترین درد منه...اون پسر، خودِ درد منه....
و من چقدر برای درد کشیدن دردی، که تمام دردهام از اونه، ضعیفم!...گابریل به سختی تیر رو از پام در اورده بود و روی محل جراحت، دارویی دست ساز گذاشت و به هری گفت که پارچه رو دورش ببنده و خودش هم مشغول رسیدگی به زخمهای روی کمرم شد...
لیام بعد از اینکه من رو به قصر رسوند سریع به سمت مرزهای آبی فرانسه رفت تا بارهای تجارتی و کالاهایی که برای هری بودن رو از اونجا برگردونه قبل از اینکه هرمن، به بهونهی داشتن حق تجارت دریایی، اونها رو مصادره کنه...
YOU ARE READING
CONQUERED
FanfictionI changed that Monster, just for YOU..! ❌هشدار❌ ۱-فنفیک با فاصلهی زمانی نسبتا زیادی آپ میشود. ۲-این یک رمان طولانی است؛ اگه حوصلهی داستان طولانی ندارید، این فنفیک را شروع نکنید. ۳-این یک فنفیک "بیدیاسام" نیست اما دارای محتوایی است که ممکن است ب...