سلوم به همههههه😎چطور مطورید ترکیدهها؟🎈😌
درسهاتون خوب پیش میره؟🤓
من که دارم جر میخورم، امیدوارم شما خوب باشید😂از اون پارتهای کلفت و طولانیای که میپسندید آوردم😏
نزدیک ۱۱ هزار کلمه شد💅🏻هر کی رو خواستید تو این پارت جر بدید.
من اجازهاش رو میدم😂 (به جز داداچ هرمن البته📌)برید بخونید. ماچ بر لپتون😀😍
________________________________
اگه یادتون رفته برگردید همین چند خط آخر پارت قبل رو بخونید تا داستان دستتون بیاد💙
.
•من میتونم قلب آبیه تیرت رو به دست بیارم، شبیه یه فرشته ی زمینی در حال راه رفتن توی خوابت!!...•
..
.
.د.ا.د لویی
"من دوستت دارم لعنتی!!....من عاشقت شدم!!"
هری با بلندترین صدای ممکن داد زد و با تموم شدن حرفش، به نفس نفس افتاد و دستهاش رو کنار بدنش مشت کرد...
'دوستت دارم' جملهی زیبایی به نظر میرسه...
پر از خلوص و صداقت...
پر از احساس و حرفهای ناگفته....
'دوستت دارم' شاید زندگی بخش به نظر برسه ولی به همون اندازه کشندهاست؛ مخصوصا اگه از زبون کسی باشه که انتظارش رو نداشتی!....چطور میشه با مغز کوچیک و خشک انسان، جملهای با این حجم از احساس رو، که نشات گرفته از قلبِ تپنده و زندهی ماست رو درک کرد؟!؟....
چطور میشه نامحدود رو توی محدود خلاصه کرد؟!...مغزم توانایی تحلیل این حرف رو نداشت ولی قلبم طوری به سینه میکوبید که انگار سالهاست این جمله رو از زبون این پسر شده!!!.....
همه چیز برای من متوقف شده بود....
صدای سوختن مشعلها دیگه به گوش نمیرسید....
دونههای برف بیرون از اتاق، توی هوا معلق بودند....
و اون پسر....حتی اشکهای اون پسر هم پشت پلکهاش اسیر بودن و اجازهی پایین اومدن نداشتن!!....
من و هری....ما دو نفر....خدایا....
قرارمون نبود هیچوقت این جمله رو به زبون بیاره...!"چ-چی؟؟!"
برخلاف تمام تنشهای چند لحظه قبلمون، با صدای آروم و شکستهای زمزمه کردم و همین هم کافی بود تا هری، همزمان با پایین افتادن اولین قطرهی اشکش، پوزخندی بزنه و به مسخرگی زمزمه کنه....
"طوری وانمود نکن که انگار نمیدونستی!!!"
دستش رو بالا اورد و با کلافگی و حرص، روی چشمش کشید تا اشکهاش رو از دیدم پنهان کنه....
با شنیدن حرفش، با وجود قلب بیتاب و ناآرومم که محکم به سینه میکوبید، با حالت گیج و سردرگمی به موهام چنگزدم و گفتم...
YOU ARE READING
CONQUERED
FanfictionI changed that Monster, just for YOU..! ❌هشدار❌ ۱-فنفیک با فاصلهی زمانی نسبتا زیادی آپ میشود. ۲-این یک رمان طولانی است؛ اگه حوصلهی داستان طولانی ندارید، این فنفیک را شروع نکنید. ۳-این یک فنفیک "بیدیاسام" نیست اما دارای محتوایی است که ممکن است ب...