خب بچه ها یه موضوعی هست که نمیخواستم بگم اما نشد و میخوام همین اول بگم چون اخر این چپتر طوری نیست که بشه حرفشو زد
انی وی من میخوام درمورد اسماتا بگم که بعضیا از حد شوخی گذشتن و حرفای مسخره ای رو تحویل من میدن و همه جا دارم میبینم
ببینید اینکه من اسمات نمینویسم بخاطر این نیست که بخندم کلی حال کنم خوش بگذره بهم بخاطر اینه که..۱علاقه ندارم به نوشتنش. ۲ حتی نمیدونم باید چطوری بنویسم که مسخره و کلیشه ای و خنده دارو مزخرف نشه.۳ دوست ندارم اندگیم اسمات داشته باشه
همونطوری که میدونید اندگیم کلا یدونه اسمات کامل داشته.یعنی اینا خار مادر همو گاییدن انگشت کردن ریمینگ و کیس و بلوجاب هندجابو همه چی رفتن ولی سکس کامل فقط یدونه داشت که همونم خودم ننوشتم..
پس دارم میگم اگر بخوام بنویسم مینویسم یا میدم هزارنفر دیگه بنویسن اما من خودم دوست ندارم اندگیم اسمات داشته باشه..اینم یه تصمیمه مثل تصمیمی که گرفتم مثلا زین تو فنفیک باشه یا هرتصمیم دیگه ای..اینم یه تصمیمِ که من برای فنفیکم گرفتم دلیل نمیشه شماها اینطوری کنید
یه سریا شوخی میکنن منم شوخی میکنم تموم میشه میره اما بعضیا با حرفایی مثل فکر میکنی این کاررخیلی بامزست؟ یا شورشو در اوردی..یا خندیدنت تموم نشد که بخوای اسمات بنویسی یا همچین حرفایی باعث میشید خندم بگیره واقعا
بخاطر اسمات یه فنفیکو میخونی؟پس به نظر من نخونی بهتره چون هم به خودت توهین میکنی هم به نویسنده..
همه اسمات میخواین؟اوکی هزارتا بوک اسمات تو واتپد هست برید سراغش این خیلی راحت تره مگه نه؟من حرفم به کسایی که چرت میگن بود و خواستم بدونید این یه تصمیمه که من گرفتم از همون اولم بهتون گفته بودم پس وقتی یک چپتر که یه کیس هست و من تمومش میکنم، شما با حرفایی که بالا گفتم و امثال اون خودتونو منو بقیه رو عصبی نکنید
خیلی دیر اینو گفتم اما هر چپتر اینارو میخوندم و دیگه نتونستم چیزی نگم...
حالا اوکی دیگه بهتره بریم سراغ این چپتر.
هری نفس عمیقی کشیده و قدم هاش رو پشت سر بقیه به سمت عمارت سوق داد...
به عکس و فیلم از تیراندازی به کالنیس فارپِن که توسط توماس براش فرستاده شده بود نگاه کرده و پوزخند محوی زد...
کار چهارمین نفر از لیست هم به پایان رسیده بود و حالا اونها به عمارت برگشته و سعی داشتن کارهای باقی مونده رو انجام بدن...
هری گوشی رو داخل جیبش برده و پشت سر لیسا که داشت وارد عمارت میشد قدم برداشت...
ESTÁS LEYENDO
End Game (L.S)
Fanfic[ Completed ] من مرده بودم..... اما تو منو زنده کردی که خودت بکشیم.....