🧠41🫀

320 47 0
                                    


🍁احسان🍁

گرم بوسیدن شدیم.
دستش رو بین پاهام حس کردم و با لذت خندیدم.

خندید و انگشت هاش رو نوازش وار روی ورودیم کشید و گردوند که لبام رو به گردنش چسبوندم و مکیدم.

وقتی یهویی یه انگشتش رو واردم کرد با درد به بازوش چنگ زدم.
وقتی دومی رو هم واردم کرد لباش رو روی لبام کوبید و صدای ناله ام میون بوسه هاش خفه شد.

انگشت هاش رو توم حرکت میداد و بوسه های رو سمت گردن و ترقوه و سینه ام یرد و وقتی نوک سینه ام رو میون لباش گرفت آه عمیقی کشیدم.

دست دیگه اش رو روی لبام گذاشت و لب زد:
شیششش...اگه امیرعلی رو بیدار کنی و نتونم کارم رو انجام بدم نفست رو میگیرم...وکیل سکسی من!

خندیدم و موهاش رو کشیدم و لب زدم:
بعد به چه جرعتی میخوای نفسم رو بگیری جناب اسد خان؟!

کلاهک عضوم رو خیس بوسید و شیطون چشمکی زد و لب زد:
میخوای بدونی جیگرم؟!

خندیدم و سری تکون دادم که یه آن برگردوندم و نفهمیدم کی خودش رو تنظیم کرد و کامل خودش رو واردم کرد!

نفسم از درد و لذت یهوییش قطع شد و رفت!

بی اختیار خواستم دادی از لذت و درد سر بدم که دستش رو روی لبام گذاشت و انگشت هاش رو وارد دهنم کرد و ضربه ای توم زد.
با لذت انگشتش رو مکیدم که از گردنم گرفت و سرم رو برگردوند و همینجور که ازم لب میگرفت ضربه هاش رو محکم و پر قدرت توم کوبید!

🧠A start beyond love🫀Where stories live. Discover now