scent marking(سنت مارک کردن):
عملی که خیلی از حیوانات در طبیعت انجام میدن.اونا در واقع با بو کردن هورمون هاشون رو در یک محدوده پخش میکنن و نشون میدن اونجا مال اوناست. یجورایی مثل یک اخطار برای بقیه ی حیواناته که به اون محدوده نزدیک نشن.
خب حالا در این داستان سنت مارک کردن بین دو نفر حالا آلفا یا بتا یا امگا فرقی نمیکنه،میتونه صورت بگیره.
در واقع فرد با به مشام کشیدن بوی نفر دوم در ناحیه ی بین شانه و گردن جایی که غده ی ترشح بو و هورمون وجود داره،بوی خودش روی اون پخش میکنه. معمولا وقتی یک آلفا اینکارو انجام میده مرسوم تره ولی دوتاشون همزمان هم میتونن اینکارو بکنن و بوشون روی هم پخش کنن.
فردی که سنت مارک میشه به مدت دو یا سه روز بوی فرد دیگه با بوی خودش مخلوطه.
خب دیگه اگه بازم سوال دارین میتونین تو کامنتا بپرسین.
++++++
-هممم آلفا
جونگکوک نمیدونست لحظه ای در زندگیش وجود داشته که برای یک لحظه تمام حس هاش ازش گرفته بشن و بعد مانند طوفانی در بدنش غوغا کنند.
براش در عین حال هم حس آشنا و هم غریبی بود.
فقط یکبار دیگه بود که وارد همچین حالتی شده بود هر چند خاطره اش محو بود و انگار که ذهنش تصمیم گرفته بود اون رو به فراموشی بسپره...
حالتی که انگار وارد یک فضای خالی میشد که انگار زمان درش نمیگذشت، و خودش فقط توش شناور بود،
نه میتونست حرکت کنه،
نه حرفی بزنه،
نه عکس العملی نشون بده،
و موقعی که دوباره به دنیا برمیگشت مانند یک نوزادی بود که تازه از رحم مادرش بیرون اومده،همه چیز براش تازگی داشت.
همه چیز براش عجیب بود.
و این اتفاقی بود که الان براش افتاده بود.
فوران احساساتش سرجاش خشکش کرده بود.
،گرگش با خوشحالی و شوق غرش میکرد،
جونگکوک میتونست حس افتخاری که در آلفاش به وجود اومده بود رو حس کنه.
هیجانی در رگ هاش جریان پیدا کرده بود و بدنش رو داغ میکرد.
داشت ديوانه ميشد و حتي نميدونست چرا.
YOU ARE READING
Unwanted Husband/kookjin
Fanfictionسوكجين، يك امگاي شانزده ساله كه محكوم به يك زندگي شده كه براش مثل يك كابوسه. جونگ كوك، يك الفاي هجده ساله كه وارث يكي از بزرگترين كمپاني هاي تجارتي كشوره و همه چيز در زندگيش هميشه طبق ميلش بوده. چه سرنوشتي براي اين دو كه چيزي جز تنفر براي همديگه ندا...
