Engagement(P3)

2.2K 349 161
                                    

هيچ وقت تابحال انقدر سريع خاطرات در ذهنش نگذشته بودند؛

چهره ي جمع شده ي سوكجين از درد وقتي مچ دستش رو   بيرون مدرسه گرفته بود؛
وقتي از كافي شاپ با اشك در چشمانش بيرون رفته بود؛
وحشت در چشمانش و طوري كه دستش رو در بغلش پنهان كرد وقتي اجازه ي درمان بهش نداد؛

همه ي آن تصاوير به طور زنجيري بهم ديگر متصل شدند؛
زنجيري كه دور قلبش فشرده شد،
نفسش رو ازش گرفت،
و تمام عضلاتش رو از كار انداخت.

چشمان لعنتيش بدون پلك زدن به شي در دست مرد بزرگتر خيره بودند،
به اندازه اش، به رنگش، به جنسش،

و آرزو ميكرد كه اي كاش هيچ وقت نگاهش به اين ابزار نمي افتاد.

به اين تَركه.

چوبي كمرنگ و آنقدر نازك كه احتمالا راحت ميشكست،
اما آنقدر محكم و انعطاف پذير كه ميتوانست دردي ماندگار روي بدن ايجاد كند.

زنجير محكم تر شد و دردي غيرقابل تحمل به ماهيچه تپنده اش وارد شد وقتي كه آلفاي درونش زوزه ي لرزاني كشيد.

اما مثل اينكه همين قدر درد كافي نبود؛

چون چشمان خيانت كارش كه ميلي متر به ميلي متر اون وسيله رو زير نظر گرفته بودند، تونستند قطرات خشك شده ي خون رو روش تشخيص بدن.

خون

خون سوكجين-

از كِي؟ چندبار؟

چندبار سوكجين پاشو در اين اتاق سرد ميگذاشته و با دست هايي خونين تركش ميكرده؟!
چندبار با مچ هايي بانداژشده كه زير كتش هيچ وقت ديده نميشدند به مدرسه مي اومده؟
چندبار تابحال جونگكوك ساعدهاي زخمي رو در چنگ دست خودش فقط براي لذت از اذيت كردن امگا، ميگرفته؟
كاملا ناآگاه از دردي كه داره بهش وارد ميكنه...

با تصويري كه ناگهاني در ذهنش ايجاد شد،احساس كرد ميخواد تمام محتويات معده اش رو بالا بياره؛

امگايي كه با سر پايين و دست هاي بالا گرفته، ضربه هاي سوزناك روي پوستش بدون هيچ صدايي قبول ميكرد؛
پدرش كه مانند هيولايي با چشماني كاملا سياه، پشت سرهم تركه رو با صدايي گوش خراش فرود مي آورد؛

خون از پوست برفي ميچكد، با صداي چك چك مانند آب روي زميني كه پاهاي خودش روش قرار داشت،
لايه ي نازك و ظريف مثل يك كاغذ زير چوب بي رحم، پاره ميشد؛
اشك هايي شفاف و ساكت كه از اقيانوس خونين چشمانش ميريختند،
التماس در نگاهي كه فقط روي زمين بود؛

و پدري كه به صدمه زدن به فرزندش ادامه ميداد.

فكش رو بهم فشار داد و اجازه نداد صداي عجيبي كه ميخواست از گلوش خارج بشه، راهش رو به بيرون پيدا كنه؛

Unwanted Husband/kookjinWhere stories live. Discover now