عكس بالا لباس جينه بعد تعويض.
Feminization
ببخشيد ولي اين اخطار بخاطر اينكه عروسي نزديكه قراره زياد ببينينش.
لباس جونگكوك بعد تعويض: بعددددد تعويض اوكي؟!😂👍
+++++از سر تا پا سياه پوشيده بود.
خب خيلي دور از انتظار نبود،
نه وقتي اون امگا سرتا پا سفيد پوشيده بود.در حالي كه امگا نماد كامل معصوميت و پاكي بود؛
اون احتمالا نماد....تاريكي و شرارت...بود؟!هر جور بهش فكر ميكرد با عقل جور در نميومد، كه چرا سر تا پا مشكي پوشيده؛
اما احتمالا فقط بخاطر تضادي كه در عكس بوجود مي اومد، بود.تضاد زيبا بود،
يا لاقل زيبا بنظر ميومد.
بعد از اينكه ميكاپ ارتيست ها دست از سر صورتش و موهاي برداشتند، بالاخره به سمت محل عكس برداري راهنمايي شد.
اما قبلش نتونست جلوي خودش رو از نگاه كردن به انعكاسش در آيينه بگيره.خب همونطورم كه انتظار داشت؛
اصلا شبيه خودش نبود.
زيادي...مرتب بود.
موهاي مشكيش كه معمولا آزاد و وحشي براي خودشون روي سرش ميچرخيدند، الان براق و صاف سرجاشون نشسته بودند،
فرقش رو كج كرده بودند و الان پيشاني پهن و صافش نمايان بود.چشم هاش بخاطر سايه ي كمي كه پشت پلك هاش زده بودند، تيزتر و كشيده تر بنظر ميرسيدند.
كت و شلواري كه به تن داشت، به خوبي شانه هاي پهن و بازوهاي عضلانيش و رون هاي كلفتش رو نشان ميداد.
انگار غرور يك آلفا رو به تن داشت.
بايد احساس قدرت ميكرد با دونستن اينكه از كنار هر كسي رد ميشه يا نگاهي ميندازه، اون افراد با ترس و لرز سر خودشون رو پايين مي انداختند.
اما برعكس كسي كه بود، اينبار همچين حسي بهش دست نداد.
وقتي دوباره به محل عكس برداري رسيد،
دو ميكاپ آرتيست امگايي رو ساكت سرجاش ايستاده بود و تكان نميخورد، احاطه كرده بودند،
يكي به موهاي حالت دار و پركلاغيش تافت ميزد، يكي مشغول تجديد كردن آرايشش بود.
YOU ARE READING
Unwanted Husband/kookjin
Fanfictionسوكجين، يك امگاي شانزده ساله كه محكوم به يك زندگي شده كه براش مثل يك كابوسه. جونگ كوك، يك الفاي هجده ساله كه وارث يكي از بزرگترين كمپاني هاي تجارتي كشوره و همه چيز در زندگيش هميشه طبق ميلش بوده. چه سرنوشتي براي اين دو كه چيزي جز تنفر براي همديگه ندا...