کنار بوته ی گل های رز نشستم و به برگ نیمه زرد شدش دست کشیدم .
گل های قرمز، حالا روی شاخه، خشک شده بود و رنگش به سیاهی میزد
پره های خشکش رو کندم و توی دستم خوردش کردم. از صدای خورد شدنش لذت بردم و همه ی گل های خشک شده رو چیدم و خورد کردم.
خواستم سراغ بوته گل شاه پسند برم که صدای بلند گاز دادن موتوری رو شنیدم و رو برگردوندم
کای بود که عینک دودی جذابی زده بود و لذت و نمایشی، به موتورش گاز میداد.
دهانم باز موند و از روی زمین بلند شدم . با لذت دستی به بدنه ی موتور یاماهای سفید یک دستش کشیدم
_ فکر کنم کل انگیزت از حمالی برای ارباب جیسانگ اینه که هر ماه چهار دفعه موتورتو عوض کنی
به بدنه ی غولپیکر فلزیش دست کشید و ابرویی بالا انداخت
_ چطوره؟؟
با انگشت شصتم، چونم رو خاروندم
_ اگه بزاری یه دور باهاش بزنم که تا خود صبح میتونم از قشنگیاش، برات بگم
نیشخندی زد و کت چرم کوتاهش رو دراورد و از موتور پیاده شد
_ اگه فکر کردی با پاچه خواری بهت میدمش سخت در اشتباهی
چینی به بینیم دادم
_ قول میدم نخورمش . یه دور میزنم پست میدم
سویچ رو جدا کرد و توی جیبش هل داد
_ فاصله پدالش مناسب قدت نیست
مشت محکمی به بازوش کوبیدم
خندید و با آخ و ناله بازوش رو مالش داد
_ بک وحشی شدی . خوی ارباب جیسانگ روت تاثیر گذاشته؟!
گوشه ی لبم کج شد و دو طرف کت چرمش رو گرفتم
_کای. اخیرا چقدر سکسی شدی
گوشه لبشو بالا داد
_فکر لاس زدن با منو از سرت بیرون کن . اصلا دلم نمیخواد به دست سهون کشته شم
پوکر نگاهش کردم
_ لیاقت تعریف و تمجید منو نداری
مسیر عمارت رو در پیش گرفت اما سریع جلوش پیچیدم
_ اینقدر خسیس نباش کای .تو باغ یه دور باهاش میزنم و پست میدم دیگه
_خوابشو ببینی بک میدونی چقدر برام آب خورده این عروسک؟
_هی خسیس نمیخورمش که لطفاا لطفااااا
_ حتی فکرشم نکن
با لب های آویزون شده بهش نگاه کردم. چند ثانیه ای به صورتم زل زد
_ با این قیافت نمیتونی منو خر کنی
سویچ رو از توی جیبش سمتم گرفت
YOU ARE READING
🩸red embrace🩸
Fanfictionآغوش سرخ_red embrace کاپل ها:چانبک_سهبک_ کريسهو _کایسو ژانر: مافیا_ رمنس_ اسمات_ انگست نویسنده:nehan وضعیت: تکمیل شده خلاصه: عشق حتی اگه زیر خاکستر نفرت باشه باز هم جوانه میزنه. بکهیون زیرمجموعه ی باند خطرناک اوه و جزو امواله شخصی سهون، رئیس خشن ب...