سلااام به عشق های خودم😎میدونم همتون سکته ناقص زدید چون فکر کردید پارت جدید آغوش آپ شده😂 ولی خببب . چهارشنبه آپ میشه دلتونو صابون نزنید خلاصههه
و این اطلاعیه فیک جدیدم هست که کریسهان چانبکه و پارت اولش آپ شده
😈😈😈😈فیک جدیدم قراره آپ شه و مطمئنم عاشقش میشیددد . همتون بخونیدش چون به شدت خفنهه😏😎 و مطمئنم عاشقش میشیدد . کاپل های اصلی کریسهان و چانبک هستند و جفتشون به شدت داستان خفنی دارننن😈 و اگر تعصب دارید رو چانبک و قصد ندارید بخونیدش بگید تا بیام جرتون بدم😎 میدونید که در نوشتن کاپل فرعی تبحر دارم😂 اینو از اینرو میگم که عاشقای چانبک توی آغوش سرخ الان برای سهبک یقه جر میدن .
نبینم بگید من فقط چانبک میخونم و فلااان و اینا هاا 😒😒😒 به من اعتماد کنید و شروعش کنید چون مطمئنم عاشقش میشید😎😎😎. پارتگذاری ها احتمالا روز های یکشنبه هستش . و منتظر حمایتتون هستمم😈😼
***********
💢💢💢عنوان فیک: معشوقه ی ژنرال
#stallion_general
ژانر: #تاریخی #رمنس #اسمات #انگست
کاپل ها: #کریسهان #چانبک
نویسنده: #nehan
روز های آپ : یکشنبه ها
🔥🔥خلاصه: من لوهان معشوقه ی امپراطور بزرگ شیلا بودم. کسی نبود که به چشم های دلفریبم خیره شه و عاشق نشه. . امپراطور منو از برده بودن نجات داد و سوگولی خودش کرد اما من؟ عاشق ژنرال سرد و بیروح این کشور شدم کسی که فاتح بزرگ شیلا بود و به امپراطور به قیمت جونش وفادار بود . باید با این عشق ممنوعه چه کنم؟ چشم های سردش که تو دل همه وحشت میندازه چطور قراره روزی از عشق من گرم بشه؟
❄▬▬▬▬▬▬.¸💋🔥💋¸.▬▬▬▬▬▬❄
خلاصه : من بکهیون ، شاهزاده شیلا بودم. همیشه تو قصر زندانی بودم و کل تفریحم پنهانی بیرون رفتن از قصر بود . اما روزی با یک جیب بر خیابونی خوش تیپ رو به رو شدم . اون عوضی منو گول زد و پول هام رو دزدید اما من؟؟ عاشقش شدم
❄▬▬▬▬▬▬.¸💋🔥💋¸.▬▬▬▬▬▬❄
قسمتی از متن: در چشمان سردش خیره شد. با عجز گوشه زره آهنینش رو گرفت
_ خواهش میکنم این کارو نکن
با نگاه بی تفاوت محکم کنارش زد: از سر راهم برو کنار
_ اما تو دیشب منو بوسیدی
در چشمانش خیره شد و شمشیرش رو از غلاف بیرون کشید : اگه همین الان کنار نری مجبور میشم معشوقه ی امپراطور رو بکشم
با گریه گفت: معشوقه ی امپراطور دیشب تو دست های ژنرال بود
شمیرش رو بالا اورد نفسش رو کنار گوشش حس کرد: _و تا ابد هم باید تو دست های ژنرال بمونه********
لطفا برای خوندن فیک معشوقه ی ژنرال، برید توی قسمت بوک هام و روش کلیک کنید تا براتون بالا بیاد . اگه نتونستید برید توی قسمت کانورسیشن پروفایلم . اونجا لینکشو گذاشتم. کلیک کنید و بخونیدش تو واتپد . منتظر نظراتتون هستم😎
YOU ARE READING
🩸red embrace🩸
Fanfictionآغوش سرخ_red embrace کاپل ها:چانبک_سهبک_ کريسهو _کایسو ژانر: مافیا_ رمنس_ اسمات_ انگست نویسنده:nehan وضعیت: تکمیل شده خلاصه: عشق حتی اگه زیر خاکستر نفرت باشه باز هم جوانه میزنه. بکهیون زیرمجموعه ی باند خطرناک اوه و جزو امواله شخصی سهون، رئیس خشن ب...