_ جذابم . ولی اینطوری زل نزن
نگاهم رو از صورتش گرفتم و پرویی زیر لب نثارش کردم .
باید پامیشدم و میرفتم اما در عوضش روی میز خم شدم و شربتو برداشتم به سهون نگاه کردم
بهش لبخندی زدم و شربت خوش رنگش رو یک نفس سر کشیدم و لیوان خالیش رو روی میز گذاشتم
_ بیشتر از تصورم خوش مزه بود
سهون بی خیال خوابیدن شد و روی تخت نشست و از روی پاتختی پاکت سیگارش رو برداشت
صدای تیک فندکش همزمان بود با پوک اولی که به سیگار زد و دودش رو سمت مخالفم فوت کرد .
از بوی سیگار خوشم نمیومد ولی کی جرات داشت به سهون بگه سیگار نکش؟
از جام بلند شدم و به طرف در رفتم با صداش متوقف شدم
_لیوانتو ببر
شونه ای بالا انداختم
_ قیافم شبیه کلفت های عمارته؟
با صدای محکمی گفت
_ دوست داری کاری کنم که شبیه کلفت های عمارت بشی؟
خندیدم و سمت پاتختی رفتم
_ راستش نه. زیاد دوست ندارم
لیوان رو برداشتم و به چند قطره شربتی که ته گلس مونده بود نگاه خبیثی انداختم . همینطوری نمیشه که خشک خشک زور بگه.
شربت رو با ضرب روی صورتش ریختم و حین فرار داد زدم
_ حالا میتونم ببرمش ارباب سهون
..........
صدای صحبت کردن میومد و انگار مهمون های جیسانگ رسیده بودن. بعد اینکه زیرشلواری گشاد و راه راهم رو با یه لباس مرتب عوض کردم و بیرون رفتم
از بالای پله ها سالن رو نگاه کردم . اولین کسی که دیدم نامجون، پسر لیلیم بود . پیرهن زرد قناری که پوشیده بود باعث شد دهن کجی کنم . احتمالا توی خزتیپی با سوهو رقابت میکرد .
شین هی همسر لیلیم ، کنار جیسانگ ایستاده بود و با نگاهش لاس زیرپوستی میزد لیلیم هم مثل سیب زمینی کنار جیسانگ بود و باهاش خوش و بش میکرد
نامجون سرش رو بلند کرد و چشم هاش به من افتاد که از بالای پله ها داشتم دیدشون میزدم.
از پله ها پایین رفتم و بلند بهشون سلام کردم . لیلیم که به رسم جیسانگ فقط نگاه کوتاهی بهم انداخت و به طور کل نادیدم گرفت اما نامجون با لبخند بلند بالایی ازم استقبال کرد
_ از بالا دید زدن ، هیجان انگیز تره جناب بیون؟؟
اشاره ای به چند دقیقه قبل کرد و من دهن کجی کردم و تا روی زبونم اومد بگم آخه قناری، چیزیم برای دید زدن نداری اما جلوی خودم رو گرفتم . باهاش دست دادم و سرم رو سمتش کج کردم
DU LIEST GERADE
🩸red embrace🩸
Fanfictionآغوش سرخ_red embrace کاپل ها:چانبک_سهبک_ کريسهو _کایسو ژانر: مافیا_ رمنس_ اسمات_ انگست نویسنده:nehan وضعیت: تکمیل شده خلاصه: عشق حتی اگه زیر خاکستر نفرت باشه باز هم جوانه میزنه. بکهیون زیرمجموعه ی باند خطرناک اوه و جزو امواله شخصی سهون، رئیس خشن ب...