کریس سیگاری آتیش زد و زیر چشمی سهون رو نگاه کرد
روی یکی از بلند ترین برج های سئول بودند و جریان هوای سرد، صورت کریس رو میسوزوند
پک محکمی به سیگار توی دستش زد و جعبش رو سمت سهون گرفت
_ سیگار دکمه ای مورد علاقت
سهون به پایین برج خیره بود . از اینجا همه چیز چقدر کوچیک به نظر میرسید . درست شبیه یک نقطه نورانی
_ نه
کریس ابرویی بالا انداخت و مشکوکانه پرسید
_ اوه سهون . چرا یه مدته سیگار نمیکشی؟؟
سهون دود عمیق سیگار کریس رو وارد ریش کرد
_ دکتر ، شاید دلیلش اینه که فهمیدم عامل اصلی سرطانه
کریس خندید و شیشه مشروب گرون قینتش رو باز کرد و کمی ازش سرکشید
_ یکی از خطرناک ترین مافیاهای کره جلوم نشسته که هرگز لب به نشروب نمیزنه و بعد این همه سال سیگار کشیدن و پاکت پاکت دود کردن ، حالا به این نتیجه رسیده که سیگار، مضره؟؟
سهون به نور کمرنگ لامپ های شهر نگاه میکرد
_ اون از سیگار بدش میاد
اونقدر آروم زمزمه کرد که خودشم شک داشت ، این حرف از دهنش بیرون اومده باشه
کریس نگاه مشکوکی به چهره سهون انداخت
_ کی از سیگار بدش میاد؟؟
سهون به کلت روی کمر کریس ، اشاره کرد
_ بعد از مردن اون پرستار، برنامت اینه که با این کلت نامجونو سوراخ سوراخ کنی؟؟
کریس شونه ای بالا انداخت و جرعه ای دیگه از مشروب ، پایین داد
_ نه سهون . نمیزارم چیزی بشه . لیلیم رو قانع میکنم
سهون سری تکون داد و کریس که حالا کمی مست شده بود ، روی زمین اون پشت بوم دراز کشید
_ سهون دیروز پیش مادرم رفتم
سهون هم کنار کریس، روی زمین دراز کشید
_ خب؟ چی شد؟
_ مثل همیشه . گریه کرد ... سهون التماسم کرد که طرف مارک نرم ... پسرم نباید تورو ببینه...نمیخوام نزدیک خانوادم شی....من عاشق پسرمم...نمیخوام یه قاتل بی وجدانی مثل تورو کنار خونم ببینم.... از به دنیا آوردنت متنفرم... از پدرت متنفرم ....اوه اینا حرفای مادرم بود
سهون به نیم رخ کریس نگاه کرد . بین ابروهای پهنش خط افتاده بود و لباشو بهم فشار میداد
_ انتظار داشتی بغلت کنه و بگه به خاطر اینکه توی ۶ سالگی پرتت کرد پرورشگاه و رفت با معشوقه ی سابقش ازدواج کرد پشیمونه؟؟ یا نکنه انتظار داشتی بگه تو هم مثل مارک ، پسرشی؟؟
YOU ARE READING
🩸red embrace🩸
Fanfictionآغوش سرخ_red embrace کاپل ها:چانبک_سهبک_ کريسهو _کایسو ژانر: مافیا_ رمنس_ اسمات_ انگست نویسنده:nehan وضعیت: تکمیل شده خلاصه: عشق حتی اگه زیر خاکستر نفرت باشه باز هم جوانه میزنه. بکهیون زیرمجموعه ی باند خطرناک اوه و جزو امواله شخصی سهون، رئیس خشن ب...