با اضطراب سمت طبقه بالای بار، پا تند کردم . شماره
اتاقها رو چک میکردم و امیدوار بودم اشتباه باشهدر اتاق رو باز کردم و با وحشت آب دهانمو قورت دادم . اتاق خالی بود؟؟
قبل از اینکه فرصت کنم نفس حبس شدمو بیرون بدم یکی از پشت ، داخل اتاق هلم داد.
با نگاه گشاد شده به عقب برگشتم و به شخصی که درو محکم به هم کوبید و قفلش کرد خیره شدم.
این...پارک چانیول لعنتی بود که من رو توی اتاق گیر انداخته بود و طوری با چشم های آتیشی نگاهم میکرد که انگار از سمت من خیانتی دیده؟؟
بعد از قفل کردن در، کلیدو توی جیبش گذاشت و به سمتم برگشت. گیج شده بودم و شاید کمی هم حس ترس میکردم . اون چه مرگش بود؟
_ تو داری چی کار میکنی؟؟
پوزخند ترسناکی زد و مکالمه رو سمت جایی کشوند که فکرش رو نمیکردم
_ اوه .. پس اسم دوست پسرت واقعا سهونه
لب هاش خط شده بود و نگاهش دیگه اصلا اون بی حسی همیشگی رو نداشت و این من رو شوکه میکرد.
قدم های کوتاهم رو سمت در کشیدم و دستگیره رو بالا پایین کردم
_درو باز کن ... میخوام برم بیرون
با حرص خندید و یک طرف بازوش رو به در ، تکیه داد
_ جدا؟ فکر کردی تا اینجا کشوندمت که بعدش بزارم بری بیرون؟
لبامو بهم فشردم
_ مسخره بازی رو تمومش کن پارک چانیول. بازش کن . عجله دارم
به در تکیه داد و بهم پوزخند زد
_ اوه .. بيبيمون عجله داره؟؟؟ نکنه دوست پسرت نگرانت شده؟؟
همزمان با لحن تندی که حرفش رو میزد يقمو گرفت و محکم به در، کوبیده شدم و اینقدر یهویی بود که هین بلندی کشیدم و اون دستاشو دو طرف صورتم روی در، فشرد
_ پس اجازه میدی همه ببوسنت اما لبای کثیف من نباید بهت بخوره اره؟؟
چشمای چانیول قرمز بود و موقع ادای این جمله دندوناش رو هم ساییده شد.
دستمو رو سینش فشردم و با یاداوری بوسش با اون دختر ، محكم هلش دادم
_ برو کنار... سهون منتظرمه
حتی یه قدم هم تکون نخورد . از لابه لای دندونای بهم چسبیدش غرید
_آخرین بوست با اون بوده؟؟؟
پلکامو چند بار باز و بسته کردم که تو گوشم گفت
_جواب بدههه
_اره آخرین بار، سهون منو بوسید
پوزخند زد
_تو بهم سیلی زدی ... و حالا میخوای عصبانیم کنی
YOU ARE READING
🩸red embrace🩸
Fanfictionآغوش سرخ_red embrace کاپل ها:چانبک_سهبک_ کريسهو _کایسو ژانر: مافیا_ رمنس_ اسمات_ انگست نویسنده:nehan وضعیت: تکمیل شده خلاصه: عشق حتی اگه زیر خاکستر نفرت باشه باز هم جوانه میزنه. بکهیون زیرمجموعه ی باند خطرناک اوه و جزو امواله شخصی سهون، رئیس خشن ب...