لوهان سرشو عقب کشید خودش رو برای مرد بزرگتر، لوس کرد_چان خیلی حس خوبیه که تو هستی. تو کنارمی. تو برادرمی
چانیول نیشخند مغرورانه ای زد
_ این بزرگترین خوش شانسیت تو زندگیه که من هیونگتم
لوهان به قیافه از خود متشکر چانیول نگاه کرد
_ تو دانشگاه خیلیا اذیتم میکنن اما همین که اسم تو میاد وسط و میفهمن برادرم یکی از مامورای پلیسه فرار میکنن.
چانیول موهاشو بهم ریخت و از جاش پاشد
_ لازم نیست باهاشون درگیر شی لو. کافیه به من بگی . هیچ کس تو این دنیا حق نداره تورو اذیت کنه.
چانیول هیچ وقت نمیتونست فکرشم بکنه که آینده با
هر کدوم از اونها چه بازی هایی خواهد کرد.
.......سرش تو پرونده ها بود که تقه ای به در خورد و چن داخل اومد.
_ چان یه گروگان گیری توی محله و وچی اتفاق افتاده. دو ساعت پیش یه زن به پلیس مرکزی زنگ زده و خبر داده و انگار اونا ربطی به پرونده قاچاق اوه دارن.
چانیول سریع اورکت مشکیشو از روی صندلی برداشت و کلت کمریشو تو جیب پشتش گذاشت .
_بچه های تیم رو خبر کن . باید بریم
توی الگانس نشست و پاشو رو گاز گذاشت. با ماشین شخصی اومده بود . چن و لی تو ماشینش بودن و دو تا ماشین دیگم پشتشون حرکت میکردن
چانیول دنده رو عوض کرد و به چن اشاره کرد
_اطلاعات بده
_ ۱۲ نفرن و همشون مسلح هستن . ساعت ۱۲ و بیست دقیقه ظهر ریختن توی ووچی و بعد شلوغ کاری ، یه زن و پسربچه رو گروگان گرفتن
_کسی مرده ؟
_هنوز نه
چان بیسیمشو روشن کرد
- ارشد چان صحبت میکنه . فاصلتونو با ما بیشتر کنید. به هیچ وجه آژیر نزنید و تا وقتی من دستور ندادم کسی کاری نمیکنه
_بله دستور دریافت شد فرمانده
چان پاشو رو گاز گذاشت
_چن وقتی پیادت کردم برو تو خیابون فرعی نامجو و خروجی سمت چپ ووچی رو ببند .احتمالا درگیری فیزیکی پیش میاد و اونا تنها راه فرارشون خروجی چپ ووچیه
لى خشاب اصلحه رو پر کرد. چان بهش اشاره کرد
_لی تو باید تک تیرانداز باشی . تفنگ ما چون دوربین دارو از صندوق عقب بردار و برو بالای ساختمون فروشگاه. اگه من و چن نتونستیم جلوشونو بگیریم تو ازون جا با تک تیر انداز بهشون شلیک میکنی
لی سری تکون داد.
_شنود نداریم . و نمیشه تو منطقه از بیسیم استفاده کرد . کی بفهمم باید شلیک کنم؟؟
YOU ARE READING
🩸red embrace🩸
Fanfictionآغوش سرخ_red embrace کاپل ها:چانبک_سهبک_ کريسهو _کایسو ژانر: مافیا_ رمنس_ اسمات_ انگست نویسنده:nehan وضعیت: تکمیل شده خلاصه: عشق حتی اگه زیر خاکستر نفرت باشه باز هم جوانه میزنه. بکهیون زیرمجموعه ی باند خطرناک اوه و جزو امواله شخصی سهون، رئیس خشن ب...