- اینجا چه خبره؟اوه . این سهون بود
سریع از روي زمين بلندشدم. کای کنارم ایستاد.
لباس وصورت خیس دی او تابلوتراز هرچیز دیگه اي بودسرمو پایین انداخته بودم و چهره ی خجالت زده
ای به خودم گرفتمسهون باصداي بلندي گفت:
_مگه کرید؟
یه نگاه به لباس خیس دی او ويه نگاه به من کرد.
دی او دندوناشورو هم سایید
_ از بک بپرسیدسهون یه نگاه تیزبهم کرد. ضربان قلبم تندشد. فقط
میخواستم شوخی کنم.
نمی خواستم سهون بفهمه.کای توی سکوت رفته بود.
لبخند خجالت زده ای زدم_خب یه شوخی بود دیگه
دی او دستاشو مشت کرده بود و فشار میداد بخاطر
سهون دیگه جرات نداشت حرفی بهم بزنه.سینمو صاف کردم
_خب من دیگه برم. شما هم به کارتون برسید
به سرعت نور از پله ها بالا رفتم . در اتاق رو محکم بستم.نفس حبس شدموبیرون دادم. امروز خیلی رومخ
سهون بودم.چقدروحشتناك میشدوقتی عصبی بود. امروز دیگه
نباید جلوش آفتابی شم*********
سوهو توی بار نشسته بود و داشت به قرضی که
باید تا دو روز دیگه پس میداد فکر میکردبه این نتیجه رسیده بود که کسی اون پولو بهش
نمیده . فقط یه راه میموند اونم پول نزول کردن از یه نفر بود .حتی آدمش رو هم سراغ داشت . یکی از شریک
های کار جيسانگ بود که بکهیون خوب میشناختشکمی سوجو توی لیوانش ریخت و شماره ی بکهیونو گرفت
_بک
_یاا سوهو این وقت شب نباید تو تختت خوابیده باشی؟؟؟
سوهو بی توجه به غرغر بک ، موهاشو کلافه بهم ریخت
_بک اون یارو که پول نزول میداد . همکار اون
مرتیکه که براش کار میکنی چی بود اسمش ؟بکهیون که ازین سوال شکه شده بود با گیجی
گفت_لیلیم رو میگی؟ نزول برای چی؟؟ نکنه سوهوی
پاکدامن میخواد پول نزول کنه؟؟سوهو جرعه ای از سوجو پایین داد و گلوش سوخت
_ بک واسه یکی میخوام.این یارو لیلیم رو کجا میشه پیدا کرد؟
بک خمیازه بلندی کشید و گفت
_ توی انبار سهجو. اونجا میتونی نوچه هاشو پیدا کنی
سوهو مبایل رو قطع کرد و به خیابون تاریک، خیره شد
حالا باید برای رهایی از قرض، به نزول پناه میبرد؟؟
اینطوری مستونست زمان بیشتری بخره پس انجامش میداد
YOU ARE READING
🩸red embrace🩸
Fanfictionآغوش سرخ_red embrace کاپل ها:چانبک_سهبک_ کريسهو _کایسو ژانر: مافیا_ رمنس_ اسمات_ انگست نویسنده:nehan وضعیت: تکمیل شده خلاصه: عشق حتی اگه زیر خاکستر نفرت باشه باز هم جوانه میزنه. بکهیون زیرمجموعه ی باند خطرناک اوه و جزو امواله شخصی سهون، رئیس خشن ب...